98 دنیا , بازی , سرگرمی,نشاط,خبری,سیاسی
لینک منبع و پست :گالری عکس های عاشقانه ، زیبا و غمگین 2015 سری 2
http://namakstan.ir/photos-love-5.html
- ۰ نظر
- ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۲
عکسهای خنده دار و جالب از تنبل ترین آدم ها عکس های خنده دار, عکسهای جالب, عکسهای خنده دار از تنبل ترین آدم ها, عکسهای باحال جدید, عکس های جدید. عکسهای خنده دار,تنبل ترین آدم ها,عکسهای جالب عکسهای خنده دار و جالب از تنبل ترین آدم ها عکسهای خنده دار عکسهای خنده دار,تنبل ترین آدم […]
The post عکسهای خنده دار و جالب از تنبل ترین آدم ها appeared first on مجله ابرتازه ها.
سلامت نیوز: با آغاز طرح تحول نظام سلامت از سوی وزارت بهداشت یکی از برنامههای محوری و مهم این طرح حمایت از ماندگاری پزشکان در مناطق محروم اعلام شد. برنامهای که در بسته سوم و از گام نخست طرح تحول به منظور ارتقای کیفیت خدمات در مناطق کمتر توسعهیافته کشور، با هدف افزایش دسترسی مردم به خدمات و مراقبتهای سلامت در سطح دوم و سوم و جذب و ماندگاری پزشکان در این مناطق تدوین شد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند در ادامه نوشت: این برنامه با هدف ساماندهی مناسب نظام ارجاع در سطح بالاتر از پایه (تخصصی و فوقتخصصی) در مناطق کمتر توسعهیافته، حذف پرداختهای غیررسمی در این مناطق، اجرای درست نظام سطحبندی در بخش نیروی انسانی و خدمات سرپایی و بستری از اوایل خردادماه سال گذشته وارد فاز اجرا شد و اکنون با گذشت حدود یکسال از آغاز برنامه حمایت از ماندگاری پزشکان در مناطق محروم ٤هزار پزشک در این مناطق مشغول به خدمت هستند. این درحالی است که بنا بر اعلام وزارت بهداشت تا پیش از اجرای این بسته خدماتی ٢هزار و ٢٠٠ پزشک متخصص در مناطق محروم مشغول به فعالیت بودند که فقط حدود ١٠٠ نفر از این تعداد یعنی چیزی در حدود ٥درصد به شکل تمام وقت فعالیت داشتند و بخش عمدهای از خدمات نسبتا محدود در قالب مطبها و کلینیکهای بخش خصوصی ارایه میشد. یکی از مواردی که از همان ابتدا برای اجرای موفق این برنامه از سوی وزارت بهداشت با جدیت پیگیری شد، افزایش میزان پرداختی به پزشکان شاغل در مناطق محروم بود.
این افزایش پرداخت که براساس نظام سطح بندی مناطق کمتر توسعه یافته با توجه به مولفههای (ضریب توسعه نیافتگی و محرومیت، ضریب بدی آب و هوا، مرزی بودن منطقه و جمعیت شهرستان) شکل گرفته در کنار میزان عملکرد و تعداد واحدهای خدماتی و اعمال جراحی انجام شده میزان پرداخت به این گروه از پزشکان را مشخص میکند که در مجموع اجرای این برنامهها توانسته تمایل پزشکان به ماندگاری پس از اتمام دوره در این مناطق را به ٤٢درصد برساند.
کمبود پزشک در مناطق محروم تا ٢سال آینده برطرف میشود
وزارت بهداشت بنا دارد تا ٢سال آینده کمبود پزشک در مناطق محروم را برطرف کند، محمد آقاجانی معاون درمان وزارت بهداشت و درمان با اعلام این خبر، میگوید: «البته طرحهایی را نیز برای ماندگاری پزشکان در این مناطق در نظر داریم اما ماندگاری پزشکان متخصص در بیمارستانهای مناطق محروم نیاز به زیرساختهایی در زمینه اسکان و حملونقل دارد که برای دستیابی به این هدف نیاز به همکاری دیگر سازمانها و عزم ملی دارد.»
او در تشریح طرح حمایت از ماندگاری پزشکان در بیمارستانهای مناطق محروم میگوید: «این بسته بهطور رسمی از ابتدای خردادماه سال ٩٣ در قالب یکی از برنامههای اصلی طرح تحول سلامت آغاز به کار کرد. پیش از این هم در وزارت بهداشت مفهومی با نام «تعرفه ترجیح مناطق محروم» برای پزشکانی که در مناطق محروم فعالیت داشتند، اجرا میشد. در این طرح، پزشکان حمایتهایی را از بیمهگران پایه دریافت میکردند. همزمان با این طرح یک «بند» در برنامه پنجم توسعه مبنی بر حمایت از پزشکان فعال در مناطق محروم گنجانده شد و به این واسطه بودجهای برای اجرای این طرح در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفت.»
او اضافه میکند: «با همه اینها اما هر دو برنامه به دلیل اینکه منابع مالی کافی در اختیار نداشتند و جهتدهی مناسبی را دنبال نمیکردندف انگیزه لازم برای حضور پزشکان در مناطق محروم را ایجاد نکردند، تا اینکه این موضوع در قالب طرح تحول سلامت در اولویتهای دولت مطرح شد و تصمیم برآن شد که برای حضور پزشکان در مناطق محروم و افزایش دسترسی مردم به پزشکان متخصص در این مناطق محروم فکر اساسی اندیشیده شود.»
آقاجانی با بیان اینکه در شروع اجرای این برنامه تعداد هزار و ٤٥٠ پزشک در مناطق محروم حضور داشتند که در بهترین حالت این تعداد به بیش از ٢هزارو ٢٠٠ پزشک متخصص در مناطق محروم میرسید، ادامه میدهد: «یکی از اهداف ما در این برنامه، افزایش ٥٠درصدی حضور پزشکان در این مناطق بود، یعنی با توجه به حضور ٢هزار و ٢٠٠ پزشک در بهترین حالت در این مناطق، هدفگذاری ما افزایش این تعداد به ٣ هزارو ٣٠٠ پزشک بود و نکته مهمتر اینکه پزشکانی که در مناطق محروم بهکار میگیریم به صورت تمام وقت در اختیار مردم باشند تا دسترسی مردم با هزینه پایینتری فراهم شود.»
دبیر اجرایی ستاد کشوری برنامه تحول نظام سلامت با اشاره به حضور بیش از ٤هزار پزشک بهصورت تماموقت در مناطق محروم کشور با آغاز طرح تحول نظام سلامت، میگوید: «درحال حاضر و با گذشت یک سال از آغاز این برنامه، تعداد پزشکان در این مناطق بیش از ٧٦درصد رشد داشته که این میزان از هدفگذاری ما هم جلوتر است و تمامی این خدمات با تعرفههای دولتی به مردم ارایه میشود.»
او ادامه میدهد: «تمرکز بیشتر ما در این برنامه بر حضور مستمر پزشکان در این مناطق استوار بوده و سعی کردیم که تعداد بیشتری از پزشکان را جذب کنیم. به همین منظور در این برنامه برای پزشکان ٢ نوع تشویقی درنظر گرفته شده است. تشویقی اول که به صورت ثابت برای هر روز حضور در مناطق محروم پرداخت میشود و این میزان با توجه به نوع و درجه شهر از لحاظ میزان محرومیت، متفاوت خواهد بود که در پایان هر ماه تعداد روزهایی که در مناطق محروم حضور یافتهاند، محاسبه و به پزشکان پرداخت میشود. تشویقی دوم بستگی به عملکرد پزشک دارد به این مفهوم که هرچه میزان و تعداد بیمارانی که پزشک ویزیت کرده بیشتر باشد یا به عبارت دیگر خدمات بیشتری را به مردم ارایه داده باشد، تشویقی بیشتری را ناشی از خدمات خود دریافت میکند. لازم به توضیح است که با این کار فقط حضور پزشکان ملاک عمل قرار نمیگیرد بلکه میزان فعالیتشان نیز در میزان دریافتی و حقوق آنها دخیل خواهد بود. همچنین با اجرای این طرح میزان دسترسی مردم به خدمات هم افزایش پیدا میکند به همین دلیل بخشی از حمایتها بهصورت عملکردی به پزشکان پرداخت میشود، تا انگیزه بیشتری برای فعالیت در مراکز محروم داشته باشند.»معاون درمان وزارت بهداشت و درمان با اشاره به اعتبار درنظر گرفته شده برای اجرای این برنامه، میگوید: «کل بودجه این طرح در مقایسه با نیازکشور رقم قابل ملاحظهای نیست اما هدف اصلی ما شهرها و مناطق محرومتر است، بهطوری که در شهرهایی که محرومیت بیشتری دارند و امکانات زندگی راحت در آنها کمتر است، حضور پزشکان قابلتوجه باشد.»
او ادامه میدهد: «بسیاری از پزشکان ما متاهل هستند و مجبورند با خانواده در این مناطق حضور داشته باشند، درحالیکه در بسیاری از این مناطق شرایط مناسب برای زندگی همراه با خانواده فراهم نیست و ما این مناطق را در اولویت قرار دادهایم. نیاز کشور به متخصصان بیش از بودجهای است که در اختیار داریم، حتی امسال با افزایش بودجه باز هم نمیتوانیم تمام برنامههایمان را عملی کنیم، به همین دلیل باید چند سال این برنامه بهصورت مستمر ادامه پیدا کند تا ما بتوانیم شرایط لازم را برای حضور پزشکان در مناطق محروم فراهم کنیم.»
آقاجانی با اشاره به مشکلات اسکان پزشکان در مناطق محروم میگوید: «وزارت بهداشت ردیف بودجهای خاص دارد که از اسکان پزشکان در مناطق محروم حمایت میکند، این بودجه بسیار کم بوده و نمیتواند تسهیلات لازم را برای حضور پزشکان در مناطق محروم مهیا کند و ما با این برنامه میخواهیم این تسهیلات را گسترش دهیم تا پزشکانی که در مناطق محروم جذب میشوند شرایط مناسبتری پیدا کنند. البته اسکان به زیرساختهای دیگری نیاز دارد که ایجاد آنها نیازمند همکاری دیگر وزارتخانهها را در قالب توسعه شهری و روستایی میباشد.»
خرید و فروش طرح در مناطق محروم
محمدحسین قربانی سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی با اشاره به مشکل کمبود پزشک متخصص در مناطق محروم و کمبرخوردار از گذشته تاکنون، میگوید: «نبود قوانین شفاف و کارآمد در این حوزه باعث شده بود تا استفاده مناسبی از نیروی متخصص پزشکی در این مناطق انجام نگیرد. حتی در این اواخر طرحهای پزشکی در این مناطق خریدوفروش میشد یا اگر هم پزشکان برای طیکردن مدتزمان طرح خود مجبور به حضور در این مناطق بودند، عملا تأثیر چندانی در چرخه درمان و سلامت مردم این مناطق نداشتند.» او با اشاره به دو برنامه برای ماندگاری پزشکان در مناطق محروم که یکی در قالب قانون استفاده از ظرفیت مازاد ٣٠درصدی دانشگاههای علوم پزشکی و دیگری برنامه ماندگاری پزشکان در طرح تحول نظام سلامت در حال اجراست، ادامه میدهد: «در برنامه اول که قبل از اجرای طرح تحول مقدمات آن توسط اعضای کمیسیون بهداشت آماده شد و درنهایت هم به تصویب مجلس رسید، مقرر شد دانشگاههای علوم پزشکی ٣٠درصد از نیروهای مازاد ظرفیت خود را به شرط فعالیت در این مناطق بومیگزینی کند و در همین راستا به دلیل جلوگیری از مهاجرت پزشکان فارغالتحصیل از این دانشگاهها به مراکز استانها و شهرهای پرجمعیت، قوانین سختگیرانهای مانند، جلوگیری از دادن پروانه مطب، جلوگیری از ادامه تحصیل و عدم اعطای مدرک فارغالتحصیلی در صورت عدم همکاری این افراد در مناطق محروم، وضع شد که اجرای این قانون از سال ٩٤ آغاز شده است.»او ادامه میدهد: «خوشبختانه در طرح تحول نظام سلامت هم به ماندگاری پزشکان در این مناطق توجه ویژهای شده که این کار مستلزم مهیاکردن فضای اقامت و زندگی برای این دسته از پزشکان و همچنین افزایش دستمزد آنها بود.به همین دلیل هم در سال گذشته مجلس تمام توان خود را به کار گرفت تا منابع مالی این برنامه تأمین شود که با تلاشهای مجلس یکدرصد از افزایش مالیات بر ارزش افزوده به صورت پایدار به اجرای این طرح تعلق گرفت.» قربانی با تأکید بر ادامه برنامه ماندگاری پزشکان در مناطق محروم و کمبرخوردار در طرح تحول نظام سلامت میگوید: «وزارت بهداشت باید با استفاده از ابزار بازدارنده و تشویقی بهصورت همزمان پزشکان را برای ماندن در مناطق محروم ترغیب کند و صرف هزینه برای این کار درنهایت به نفع نظام سلامت خواهد بود، چرا که در صورت نبود امکانات لازم در شهرهای دورافتاده حجم بالایی از مردم برای مداوای بیماریهای خود به شهرهای بزرگی مانند تهران سرازیر میشوند و این مسأله خود باعث بروز مشکلات زیادی در مراکز درمانی شهرهای بزرگ خواهد شد، بهطوری که هم هزینههای درمان را افزایش خواهد داد و هم کیفیت خدمات کاهش پیدا خواهد کرد.»
بازنگری در برنامه ماندگاری پزشکان در مناطق محروم
اما احمد آریایینژاد یکی دیگر از اعضای کمیسیون بهداشت مجلس نظارت متفاوتی نسبت به روند اجرای برنامه ماندگاری پزشکان در مناطق محروم دارد. او با بیان اینکه این برنامه روی کاغذ بسیار موفق است ، میگوید: «فقط توجه به حضور کمی پزشکان در مناطق محروم نمیتواند مبنای ارزیابی موفقیت این برنامه قرار گیرد. در بسیاری از موارد پزشک متخصص بیمارستان را ترک میکند و بهصورت آنکال با بیمارستان در ارتباط است. در صورتی که یکی از اهداف این طرح حضور مستمر متخصص در مراکز درمانی است. به همین دلیل من فکر میکنم این طرح نیاز به بازنگری دارد.»نماینده مردم ملایر با اشاره به نقش سیستم ارجاع کارآمد در بهبود شرایط درمانی در مناطق محروم میگوید: «نیاز اصلی ما سیستم ارجاع موفق و کارآمد است. همیشه کار پایه و مبنایی موثرتر و کمهزینهتر خواهد بود. ما باید تلاش کنیم که از رسیدن بیماری به سطح ٢ و ٣ درمان جلوگیری کنیم و این مهم درگرو وجود سیستم ارجاع قوی و توانمند است.» آریایینژاد با بیان اینکه تنها راه نگه داشتن پزشکان در مناطق محروم پرداخت پول بیشتر نیست، میگوید: «نداشتن تعهد کاری و احساس مسئولیت در قبال فراگیری دانش خلأ بزرگی در نظام تعلیم و تربیت کشور ما است. کار فرهنگی و ایجاد روحیه نوعدوستی موضوعی است که باید در مدارس آموزش داده شود، ولی متاسفانه در نظام آموزشی ما فقط به مقوله آموزش و درس توجه میشود. درحالیکه توجه به پرورش روحی و تربیت اخلاقی اهمیت بیشتری دارد.» او با بیان اینکه بهتر است چنین طرحهایی ابتدا بهصورت پایلوت اجرا شود، میافزاید: «برای برنامههای از این دست بهتر است ابتدا بهصورت پایلوت اجرا شود و بعد از بازنگری و مروری دوباره به نقاطضعف و قوت آن، در صورت موفقیت در سطح ملی اجرا شود.»
تعداد بالای پزشکان به تنهایی چارهساز نیست
مشکل مناطق محروم از قبل از انقلاب وجود داشته و متاسفانه با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز مشکلات این مناطق حل نشده است. مشکلاتی که فقط بخشی از آن مربوط به حوزه پزشکی و درمان است. ایرج خسرونیا رئیس انجمن متخصصان داخلی ایران با بیان این موضوع، میگوید: «توجه به افزایش تعداد پزشکان در این مناطق بهتنهایی تاثیرگذار نخواهد بود، حتی اگر دستمزد و حقوق این پزشکان را چندین برابر کنیم.» او با بیان اینکه تعداد بالای پزشکان به تنهایی چارهساز نیست، اضافه میکند: «وقتی در این مناطق بیمارستانهای مجهز وجود ندارد، حضور پزشک متخصص چه کمکی به بهبود چرخه درمان در این مناطق خواهدکرد. پزشک متخصص نیاز به رادیولوژی، سونوگرافی، آزمایشگاه مجهز و سایر امکانات برای تشخیص مناسب دارد، درصورتی که در بیشتر این مناطق نصف این امکانات هم موجود نیست.»
خسرونیا با بیان اینکه من مشکلات زندگی در این مناطق را کاملا درک میکنم و میدانم که جوان امروز به سختی با چنین شرایطی کنار خواهد آمد، ادامه میدهد: «بهترین راه برای بهبود این شرایط ایجاد بیمارستان و خانه پزشک در بین هر ٤ تا ٥ شهر دورافتاده است. بهطوری که تمام امکانات و نیروهای متخصص در این مراکز حضور داشته باشند و بهصورت نوبتی هر یک از پزشکان این مراکز برای ویزیت بیماران به روستاها و شهرهای اطراف مراجعه کنند و افرادی را که نیاز به درمان و بستری دارند به این مراکز ارجاع دهند، این بهترین شیوه برای کمکردن محرومیت پزشکی و درمانی در این مناطق است.»
سلامت نیوز: حبیبالله مسعودی فرید: در حال حاضر 31 مرکز، نه با عنوان مرکز نگهداری از دختران فراری، بلکه به نام «خانه سلامت برای دختران در معرض آسیب» در کشور وجود دارد که در آنها 500 دختر فراری نگهداری میشوند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، مسائلی چون اجبار در ازدواج، خشونتهای خانگی، اعتیاد و... مشکلات پیچیدهای را به وجود میآورند وگاه موجب میشوند تا فرزندان به دلیل اختلاف نظر و فاصله پرناشدنی با والدین، خانه را ترک کنند. در این میان، ترک خانه از سوی دختران، آسیبهای بسیار جدیتر را برایشان به دنبال دارد و آنها را در معرض انواع آسیبهای اجتماعی قرار میدهد. وقتی بلندگوهای رسمی اعلام میکنند که بخش قابل توجهی از سرپرستان خانوار را زنان تشکیل میدهند، وقتی فقر روز به روز زنانهتر میشود، طبیعی است که ساماندهی و جلوگیری از آسیبهای گریبانگیر زنان و دختران، ضرورت بیشتری پیدا میکند؛ از حمایت حقوقی تا حمایت فیزیکی و راهاندازی مراکزی امن برای آنها و در نهایت بازگشتن شان به خانواده.
بعد از آنکه علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در جمع خبرنگاران از راهاندازی نخستین مرکز نگهداری از دختران فراری خبر داد حبیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی دراین باره، گفت: در حال حاضر 31 مرکز، نه با عنوان مرکز نگهداری از دختران فراری، بلکه به نام «خانه سلامت برای دختران در معرض آسیب» در کشور وجود دارد که در آنها 500 دختر فراری نگهداری میشوند و قرار است امسال یک مرکز دیگر هم راهاندازی شود و احیاناً منظورنظر وزیر رفاه نیز بازگشایی این مرکز بوده است؛ مرکزی که به گفته ربیعی یک خیر پا پیش نهاده تا زمین و امکانات آن را متقبل شود.
به گفته فرید، در حال حاضر500 دختر فراری درسال، در این خانههای سلامت نگهداری میشوند که15 درصد از این تعداد را دختران تهرانی تشکیل میدهند.
اودر پاسخ به این سؤال که یک دختر فراری چگونه شناسایی میشود و با چه روند و فرآیندی به سمت این خانههای سلامت، هدایت و جذب آنها میشود، روند شناسایی و پذیرش این دختران را اینگونه بیان کرد: دخترانی که به دلایل مختلف خانواده را ترک میکنند از سوی نیروی انتظامی و اورژانس اجتماعی شناسایی و به این مراکز هدایت میشوند. برخی از آنها نیز شخصاً و مستقیماً با اورژانس اجتماعی تماس میگیرند. بعد از شناسایی دختران فراری که در معرض آسیب هستند و امکان برگشت به خانه برای آنها وجود ندارد مددکاران اجتماعی پس از بررسیهای لازم و انجام فرآیندهای کار و گرفتن حکم قضایی، آنها را درخانههای سلامت که مطلقاً بدون تابلو و نشانه هستند نگهداری میکنند.
وی تصریح کرد: گاهی خانوادهها به دنبال دختران خود میآیند و آنها را به خانه برمی گردانند اما برخی خانوادهها چون فرزندشان در خارج از خانه بوده دیگرهیچ گونه تمایلی برای برگشت او ندارند و این تعداد در خانههای سلامت ما میمانند.
سؤال دیگر، روند نگهداری از این دختران و ارائه خدمات در خانههای سلامت است که فرید گفت: در این مراکز فعالیتهای جاری که در سایر مراکز نگهداری مثل شبه خانواده وجود دارد مثل تحصیل، حرفه آموزی و مهارتهای دیگر، انجام میشود.
وی سن دختران مذکور را عمدتاً 13 تا 19 ساله ذکر کرد و گفت: بیشترین دلیل فرار دختران از خانه به عواملی مثل اعتیاد و خشونت در خانه بستگی دارد یعنی 90 درصد ازمشکلاتشان در خانواده است. 10درصد دیگر نیز به دلیل ازدواج خانه را ترک میکنند.
معاون اجتماعی بهزیستی در ادامه افزود: در طول زمان نگهداری اگر فرآیند کار به گونهای باشد که دختران کاهش آسیب داشته باشند به خانوادهها برمی گردند و در غیر این صورت، در مرحله بعدی به مراکز شبه خانواده منتقل میشوند که البته باید چند سال در آنجا بمانند. به گفته وی، خیرین در ایجاد این مراکزنقش مهمی دارند. اما بسیاری از جامعه شناسان از جمله محمد باقر علیزاده مقدم گرچه وجود این مراکز را در کل خوب میدانند اما براین باورند که برنامههای مقطعی و ایجاد سرپناه برای دختران لازم است، اما کافی و ریشهای نیست. به گفته علیزاده، وجود چنین مراکزی میتواند به عنوان مسکن کوتاه مدت در کاهش و بروز آسیبهای اجتماعی تأثیرگذار باشد؛ اما باید برنامههای عمیق طراحی شود و فرهنگسازی در این زمینه صورت بگیرد.
این جامعه شناس میگوید: اینگونه مراکز باید تحت نظارت وکنترل دقیق سازمانهای رسمی باشد. از طرفی باید تلاش کنیم آسیبی شکل نگیرد، چراکه بعد از بروز آسیب، این کل جامعه است که درگیر آن خواهد بود و این، کار را مشکل میکند.
سلامت نیوز:یک استاد تغذیه دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: گیاهخواری و اثر آن در دفع سموم از بدن میگوید: گیاهخواری سبب دفع سموم زیادی از بدن میشود و در درمان بسیاری از بیماریها مانند پرفشاری خون، اضافهوزن و چربی خون موثر است به شرطی که فرد راه و رسم آن را درست اجرا کند و برنامه غذایی خودش را بر اساس نظر یک متخصص تغذیه تنظیم کند.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آرمان نوشت: در بسیاری از ادیان آسمانی و دین مبین اسلام بر آنچه انسان میخورد و میآشامد، تاکید فراوان شده است. اینکه خوردن گوشت هر حیوانی در اسلام جایز نیست در کنار گوشت حیواناتی مانند خوک که یکسره حرام است، نشان میدهد تنها جنبه جسمانی این موضوع مدنظر نبوده است. تعالیم اسلام به خوبی فرهنگ تغذیه را تبیین و تشریح میکند. چند سالی است در کشورهای توسعهیافته که اغلب افراد دنبال برخی خردههنجارها و رفتارهای مدرن و الگوهای اصلاحشده برای تنظیم رفتارشان هستند، این باور ایجاد شده که همهچیزخواری به هیچوجه به صلاح جسم انسان نیست. به همین دلیل انواع و اقسام رژیمهای غذایی تحتعنوان خامخواری و گیاهخواری نهتنها به مد روز بلکه به باور عمیق عده زیادی از انسانها بدل شده است.
سبک غذاخوردن و الگوی خوراک هر ملتی در طول تاریخ نشاندهنده فرهنگ و هویت آن ملت است. هیچ نقطهای از دنیا از نظر الگوی غذا خوردن شبیه هیچ نقطه دیگر نیست. برای مثال ایتالیاییها و فرانسویها بیش از خود غذا به دسر و پیشغذا اهمیت میدهند. در نقاطی از جنوبشرقی آسیا اما از دیرباز خوردن گوشت انواع و اقسام حیوانات نظیر گربه، سگ و انواع خزندگان نظیر مار و قورباغه یا حتی حشرات مانند سوسک و کرم رایج بوده است.
گیاهان همه نیازهای بدن را تامین میکنند
پشت میزهای گرد تعداد زیادی جوان نشستهاند و با هم به قول خودشان دورهمی ماهانه تشکیل دادهاند. ظاهرشان کاملا عادی است و هیچ تفاوتی با آدمهای دیگر ندارند. البته رنگ پوستشان تا حد زیادی سفیدتر است و تقریبا هیچ فرد چاق یا حتی اندکی چاقی هم در این جمع حدود 50 نفره نیست. پاتوقشان یک رستوران بزرگ در پارک آب و آتش تهران است که فقط غذاهای گیاهی سرو میکند. انواع و اقسام غذاهای بینالمللی که طبخ آنها کاملا ارگانیک است. انواع پیتزا، ساندویچ و حتی کباب را میتوان در این رستوران سفارش داد بیآنکه هیچ اثری از گوشت یا حتی پروتئینهای حیوانی دیگر مانند کره یا تخممرغ در آن باشد. یک زوج جوان که عنوان میکنند بیست سال است گیاهخوارند، درباره این شیوه غذا خوردن ، میگویند: «از وقتی سبزیجات و میوهجات را جایگزین گوشت و پروتئینهای حیوانی کردیم دیگر سالیان سال است که بیمار نمیشویم». برایم این حرفشان غیرقابلباور است؛ زیرا به هر حال با مصرف نکردن گوشت از هر نوعی، بخش اعظمی از ویتامینها و پروتئینها و حتی کلسیم و آهن به بدن رسانده نمیشود که به هر حال باید زمینه بیماری را بیشتر کند، اما زن جوان توضیح میدهد: «برای ساختار هر دانه طبیعی که شما از طبیعت مستقیم و بدون تغییر خاصی وارد سبد غذایی خود میکنید جدولی وجود دارد که میزان ویتامین، پروتئین و هر نوع مواد معدنی دیگر آن را نمایش میدهد. از سوی دیگر، بدن همه انسانها هم طبق یک برنامه مشخص به حجم معینی از ویتامینها و پروتئینها نیازمند است که اگر بیش از این میزان به بدنش وارد شود از بدن دفع شده و اگر کمتر وارد شود فرد دچار سوءتغذیه میشود. این درحالی است که اگر شما بدانید چه گیاهی را باید مصرف کنید و چه مقدار از آن نیاز روزانه بدنتان را تامین میکند میتوانید آن را جایگزین کنید، زیرا علم ثابت کرده است همه آن چیزی که بدن ما به آن نیازمند است در سبزیجات و گیاهان به میزان بسیار زیادی وجود دارد. برای مثال همه تصور میکنند گیاهان پروتئین یا آهن ندارند درحالی که برای مثال پروتئین نصف کلم بروکلی دو برابر یک کیلوگرم گوشت گاو است یا یک فنجان عدس پختهشده بیش از پنج کیلو گوشت یا حتی جگر گوسفند آهن دارد». آمدن یک عضو جدید را به میان خود جشن میگیرند. اینها بخشی از اعضای یک انجمن غیردولتی با نام سبزینه هستند که به گفته خودشان بیش از هزار عضو دارند.
مهمتریناصل، سلامتی است
مرا با تعداد دیگری از اعضای انجمنشان که آن روز آنجا نبودند آشنا کردند؛ در مراسم مشترک میان این انجمن و انجمن کشاورزان سبز. نکته جالب اینجاست که همه این نهادهای غیررسمی، نهادهای حامی محیط زیست هستند. برای اینکه بدانم وجه محیطزیستی رفتار گیاهخورای و خامخواری چیست سراغ مدیر این انجمن رفتم. امیر نیکمنش درباره گیاهخواری به «آرمان» میگوید: برای ما مهمترین اصل سلامتی بدن است؛ قبل از هر رفتار انسانی یا محیط زیستی. او ادامه میدهد. اثر تخریبی و ضررهای مصرف گوشت انواع حیوانات بهویژه گاو و گوسفند در علم پزشکی اثبات شده است. شما همان لحظه که گوشت حیوانی میخورید از هر نوع آن یک سم در خون شما ترشح میشود که این سم به مرور زمان در سنین بالاتر زمینهساز بیماریهای مختلف میشود. از سوی دیگر، ما بر اساس یک شعار محیطزیستی با کشتن همه حیوانات و جانوران ازهر نوعی که باشند مخالفیم و معتقدیم آنها هم مانند ما حق زندگی دارند. نیکمنش عنوان میکند: گیاهخواری فواید جسمی و اجتماعی زیادی دارد.
گیاهخواری زیرنظر پزشک
یک استاد تغذیه دانشگاه شهید بهشتی درباره رژیم گیاهخورای،توضیح میدهد: گیاهخواران دو دستهاند؛ یک دسته افرادی که فقط گیاهخوار محض هستند و هیچ نوع فرآورده حیوانی را مصرف نمیکنند و دسته دوم افرادی که گوشت نمیخورند اما، برخی فرآوردههای حیوانی مانند شیر و تخممرغ را میخورند و ممنوعیتی ندارند.
خدیجه رحمانی ادامه میدهد: صرف گیاهخورای محض یعنی افراد دسته اول کمبود ویتامینهایی مانند B12 و D را تجربه خواهند کرد درحالی که دسته دوم مشکل خاصی پیدا نمیکنند و در کنار مصرف فرآوردهای حیوانی و انواع گیاهان و سبزیجات بدن سالمی خواهند داشت. این استاد تغذیه عنوان میکند: گیاهخواری در هر شکل آن برای برخی گروههای سنی مانند زنان باردار، کودکان و برخی سالمندان توصیه نمیشود. در کنار اینکه فرد برای این کار نباید خودسرانه عمل کند و باید زیرنظر پزشک متخصص و با برنامه غذایی گیاهخواری کند تا دچار کمبود ویتامین و پروتئین نشود.
رحمانی درباره فواید گیاهخواری و اثر آن در دفع سموم از بدن میگوید: گیاهخواری سبب دفع سموم زیادی از بدن میشود و در درمان بسیاری از بیماریها مانند پرفشاری خون، اضافهوزن و چربی خون موثر است به شرطی که فرد راه و رسم آن را درست اجرا کند و برنامه غذایی خودش را بر اساس نظر یک متخصص تغذیه تنظیم کند. این استاد تغذیه عنوان میکند: در هرمهای خوراکی تقریبا 55 تا 65درصد به غلات اختصاص داده شده؛ و 15 تا 20 درصد هم به میوهها، سبزیها و صیفیجات اختصاص داده میشود. بخش کوچکتری که پنیر و تخممرغ هم در آنها جای میگیرند، بخش گوشتها را تشکیل میدهند. شیر و لبنیات تازه و کمچرب در بخش دیگری از این هرم قرار میگیرد. با این وصف در تمام راهنماهای غذایی توصیه میشود بخش عمده دریافت مواد مغذی از طریق مواد غذایی گیاهی باشد.
سلامت نیوز: از آثار منفی زیست محیطی گسترش باغات، افزایش بیرویه مصرف آب زیرزمینی و سطحی و نیز مصرف بالای سموم و کودها بود. این موضوع موجب آلودگی محیط زیست و سمی شدن اکوسیستمهای خشکی و آبی شده بود.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه «تعادل» نوشت:الگوی کشت در ایران تغییر کرده است. سالهاست که این فرآیند آغاز شده و مانند بسیاری تغییرات دیگر به قدری بطئی و آرام بوده که شاید خودمان هم متوجهاش نشدهایم. دادههای آماری آخرین سرشماری عمومی بخش کشاورزی ایران در سال 1393 نشان میدهد که کاربری زراعی اراضی کشاورزی ایران رفته رفته به سمت کاربری باغی رفته و حجم باغات ایران در یک بازه 10ساله 25درصد افزایش یافته است. این یعنی زمینهای زیرکشت گندم و جو ایران در گذار سالها به زمینهای زیرکشت میوههای باغی مثل سیب و پرتقال رفتهاند. این افزایش به این معنی نیست که مجموع سطح زیرکشت کشور در این مدت افزایش پیدا کرده چراکه نتیجه بخش دیگری از همین سرشماری نشان میدهد که سطح زمینهای زراعی در این بازه یک دههیی 6.2درصد کمتر شده است. «باغدار» شدن کشاورزان اما مهمتر از هر چیز به تغییراتی در بافت زندگی اقتصادی-اجتماعی آنها انجامیده و سبک زندگی آنها را مدرنتر کرده است.
به استناد پژوهشی جدید که در دانشگاههای تهران و تربیت مدرس انجام گرفته است، تغییر کاربری زراعت به باغ به طور عمده بعد از اصلاحات ارضی در سال 1352 شروع شد. زمینهایی که قبلا زیر کشت گندم، یونجه، توتون، سیب زمینی و... بودند به کشت باغات سیب، انگور، میوههای هستهدار و مانند آن اختصاص یافتند. این تغییر کاربری پیامدهای مثبت و منفی بسیاری داشت. تاثیر این تغییرات، رفته رفته حتی ذهنیت کشاورزان را هم دستخوش تغییر کرد.
در این پژوهش که در شماره چهارم مجله تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران انتشار یافته، نویسندگان با هدف تحلیل پیامدهای تغییر کاربری اراضی زراعی به اراضی باغی در غرب حوضه آبریز دریاچه ارومیه به بررسی تغییرات جامعهشناختی این تغییر کاربری پرداختهاند. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام کشاورزان غرب حوضه آبریز دریاچه ارومیه است که اراضی زراعی خود را به باغ تبدیل کردهاند. نتایج پژوهش، زمان تقریبی شروع تغییر الگوی کشت را در این ناحیه از کشور نشان میدهد. تغییر کاربری اراضی زراعی آبی به باغی از سال 1352 و تغییر کاربری اراضی زراعی دیم به باغی از سال 1374 آغاز و سپس اوج گرفته بود. مطالعات در شرق حوضه آبریز دریاچه ارومیه به عنوان یکی از 6حوضه آبریز ایران که بین استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان واقع شده است نیز نشان داد از سال 1976 تا 2011 اراضی باغی از 112کیلومتر مربع با 333درصد افزایش به 485کیلومتر مربع رسیده است.
کشاورزان و دغدغه معیشت
تغییرات البته زودتر از اینها شروع شده بودند. شروع فرآیند تغییر در الگوی کشت ایران را میتوان به سالهای اجرای طرح اصلاحات ارضی برگرداند. طرحی با ابعادی باور نکردنی که حتی به اعتقاد عدهای عامل اصلی در هم پیچیده شدن طومار سلطنت پهلوی دوم شد. تغییر الگوی کشت صد البته خود معلول عوامل بیرونی بوده و همزمان علت پیدایش تغییراتی اجتماعی در میان کشاورزان هم شده است.
زمینهای زراعی کمتر و زمینهای باغی بیشتر یعنی تغییر در الگوی مصرف، صادرات و واردات و همزمان مصرف آب بیشتر اما این همه ماجرا نیست. کشاورزانی که به جای کشت پر زحمت محصولات زراعی به کشت محصولات باغی با ارزشافزوده بالاتر و صد البته زحمت کمتر روی آوردهاند، تغییراتی اقتصادی-اجتماعی را هم از سر گذراندهاند.
مطابق این پژوهش، کشاورزان در ارزیابی خود بیشتر به جنبههای مثبت تغییر کاربری توجه دارند و آن را در تصمیمگیری خود برای تغییر کاربری مد نظر قرار میدهند و کمتر به جنبههای منفی توجه میکنند. منظور از «آثار مثبت» آثاری است که عمدتا مرتبط با شخص کشاورز است مانند بهبود در درآمد و تغییرات سبک زندگی و منظور از «آثار منفی» آثاری است که متوجه جامعه و محیط زیست میشود مانند افزایش مصرف آب، آلودگی خاک در اثر افزایش استفاده از کود و سموم شیمیایی.
باغهای بیشتر و زندگی مدرنتر
با تغییر الگوی کشت، سبک زندگی کشاورزان نیز تغییر کرد و مدرنیته با همه ظواهر و علائمش کمکم در میان آنها رخ نشان داد. یکی از پیامدهای ایجاد باغات از دیدگاه کشاورزان، ارتقای پایگاه و نقش اجتماعی آنان بود. سودآور بودن و امنیت شغلی باغات موجب کسب اعتبار، احترام و منزلت بیشتر آنها در بین اقوام و جامعه و بهبود روابط اجتماعی آنها و در نهایت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی شده بود. در مقابل، کشاورزانی که به دلایلی همچون نبودن آب کافی و خاک نامناسب مجبور به تغییر کاربری اراضی خود از باغ به زراعت بودند، احساس نزول پایگاه اجتماعی داشتند. پیامد دیگر تبدیل زراعت به باغ، کاهش حجم کاری کشاورزان بود. با توجه به حذف فعالیتهای آمادهسازی، خاکورزی و آبیاری راحتتر باغات و نیز کاهش نیاز به استفاده از ادوات کشاورزی، باغداران فرصت پرداختن به شغلهای دیگری همچون رانندگی، دامپروری (با توجه به امکان کشت مخلوط یونجه و سیب) را داشتند. همچنین امکان پرداختن به تفریح و سرگرمی برای باغداران فراهم شده بود.
اثر مثبت اولیه تبدیل زراعت به باغ، افزایش درآمد سالانه روستاییان بود. این امر موجب رفاه، ارتقای سبک و سطح زندگی، جبران بخش اعظمی از هزینههای زندگی، تجهیز مزرعه و خرید زمینهای کشاورزی جدید شد. علاوه بر این، تغییر کاربری اراضی موجب ارتقای پایگاه اجتماعی و بهبود نقش اجتماعی کشاورزان در برقراری روابط با خانواده، اقوام و مشارکت فعال در جامعه شده بود. اثر بعدی گسترش باغات، بهبود کیفیت هوا و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بود. به علاوه تغییر کاربری موجب شده بود، کشاورزان فرصت پرداختن به سایر امور و نیز پیداکردن شغل دوم و تفریح و سرگرمی را داشته باشند. اثر مثبت ثانویه ایجاد باغ، ارتقای مهارتهای بازاریابی و قدرت چانهزنی کشاورزان و افزایش قیمت زمین تا 300-250میلیون تومان در هر هکتار در سال 1391 بود.
مجموعه این پیامدها تا حد زیادی موجب مهاجرت معکوس در روستاها شده بود به طوری که حدود یک سوم کشاورزان دارای شغل اصلی غیرکشاورزی بودند و باغداری را به عنوان فعالیتی جنبی مینگریستند.
آثار منفی گسترش باغ از ابعاد محیط زیستی و اجتماعی قابل بررسی بود. از آثار منفی زیست محیطی گسترش باغات، افزایش بیرویه مصرف آب زیرزمینی و سطحی و نیز مصرف بالای سموم و کودها بود. این موضوع موجب آلودگی محیط زیست و سمی شدن اکوسیستمهای خشکی و آبی شده بود. یکی از آثار منفی اجتماعی تغییر کاربری اراضی، ترک تحصیل دانشآموزان و دانشجویان به علت پربازده بودن فعالیتهای باغداری به ویژه در مناطق دیم بود. اثر منفی بعدی بروز برخی ناهنجاریهای اجتماعی مثل مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در برخی ویلاهای باغات بود. به علاوه افزایش درآمد موجب تمایل نداشتن باغداران به انجام دادن فعالیتهای یدی و سپردن اکثریت فعالیتهای باغ به کارگران غیرماهر و غیربومی بود. اکثر فعالیتهای باغبانی توسط کارگران با دستمزد روزانه 35000تومان (در سال 1391) انجام میگرفت.
حوضه آبریز دریاچه ارومیه در این سالها تغییرات دیگری را هم از سر میگذراند. تغییر اینبار نه به واسطه کنشی سیاسی-اجتماعی که به واسطه فشار محدودکننده محیط زیست پدید آمده است. احداث هزاران چاه غیرمجاز در این حوضه آبریز و مسدود کردن مسیر طبیعی دریاچه باعث افتادن آن در سراشیب مرگ تدریجی و آرام شده است. دولت نیز به تازگی ردیف بودجهیی در نظر گرفته تا با پرداخت آن به کشاورزان و باغداران این حوضه آبریز، آنها را به عدم کشت مجاب کند. آیا میتوان باز هم انتظار داشت تغییراتی در حوزه کشاورزی در این منطقه به تغییراتی در بافت اجتماعی آن ختم شود؟
سلامت نیوز:رئیس اداره مشاوره و مددکاری معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی آذربایجان غربی گفت:گرایش به تک فرزندی در خانوادهها افزایش یافته است.
سرگرد نقی نقیزاده در گفتوگو با ایسنا، افزود: گرایش به تک فرزندی در خانوادهها پدیده جدیدی نیست ولی در هیچ برههای از زمان به این شدت گسترش نیافته است.
وی از آسیبهای ناگوار تک فرزندی به بلوغ زودرس کودکان، کم شدن روابط اجتماعی، عدم جامعه پذیری، انزوا، افسردگی، ضعف در برقراری ارتباط، توجه بیش از حد به بازیهای رایانهای و کاهش انسجام خانواده اشاره کرد.
سرگرد نقیزاده خاطرنشان کرد: در بعضی خانوادههای تک فرزند، کودک در میزان وابستگی به خانواده دچار افراط و تفریط میشود به طوریکه بعضی خانوادهها فرزند خود را در کانون توجه بیش از حد و برخی دیگر فرزند خود را مورد بیمهری قرار میدهند.
وی با بیان اینکه یکی از آسیبهای تک فرزندی، فرزند سالاری است، افزود: در خانوادههای تک فرزند، خانوادهها بیش از حد به مطالبات و خواستههای غیرمنطقی فرزند خود توجه میکنند.
رئیس اداره مشاوره و مددکاری فرماندهی انتظامی آذربایجان غربی افزود:خانوادهها برای اینکه مشکلات ناشی از چند فرزندی را نداشته باشند و بتوانند هزینه افراد خانواده خود را راحتتر متحمل شوند به تک فرزندی روی می آورند.
وی گفت: والدین افراد تک فرزند سعی کنند فرزندان خود را به سمت خود کشانده و به آنها محبت و با خود هم فکر کنند تا کودکان به بحثهای دیگر و به انزوا کشیده نشوند.
سرگرد نقی زاده با بیان اینکه خانوادههای چند فرزندی بانشاطتر هستند، افزود: در خانوادههای چندفرزند، فرزندان در کودکی هم بازی هم و در بزرگسالی یار و یاور یکدیگر هستند و از تفکرات و ایدههای هم استفاده می کنند.
وی ادامه داد: در گذشته سیاست فرزند کم تر زندگی بهتر باعث شد تا خانواده ها به سمت تک فرزندی روی بیاورند.
وی افزود: افراد تک فرزند بیشتر به سوی اینترنت و ماهواره کشیده می شوند و با حیوانات خودشان را سرگرم می کنند که این امر می تواند آسیبهایی برای خود فرد و خانواده ایجاد کند.
سرگرد نقی زاده خاطر نشان کرد:در آموزههای دینی با تک فرزندی مخالفت شده و به ازدیاد نسل به عنوان یکی از مقاصد مهم ازدواج تشویق شده است.
وی تصریح کرد: والدین برای اینکه فرزند خود را به افقهای بالاتری برسانند و برای اینکه فرزندشان در زندگی مشکل نداشته باشد به سمت تک فرزندی می روند که این مهم اقدامی نادرست است.
سلامت نیوز: چندی پیش سازمان پزشکی قانونی گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه «مرگ ناشی از سوء مصرف مواد مخدر کاهش 3/3 درصدی را نشان میدهد و این در حالی است که مرگ زنان معتاد با افزایش 16درصدی مواجه است.» البته این آمار در شرایطی روی سایت خبرگزاریها قرار گرفت که قبل از آن هم اعلام شده بود سیگار بیشترین مصرف کننده را در کشور دارد و میزان رشد مصرف مواد صنعتی در میان دانشجوبان دختر بسیار بالاست. با این آمار و ارقام کاملاً مشخص بود که حرکتی خزنده قلب کانون خانوادهها را هدف قرار داده و کشور با فاجعهای عظیم به نام «زنانه شدن اعتیاد!» روبهرو است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جوان در ادامه نوشت: اگر در دهه 70 خوشحال بودیم که جوانترین کشور دنیا هستیم، حالا کمکم آوازه پیر شدن جمعیت به گوش میرسد. این یک حقیقت است که با پیر شدن جمعیت و عدم توجه کافی به این مسئله و از آن مهمتر کاهش جمعیت در کشور، آسیبهای اجتماعی نیز یکی یکی رخ مینمایانند. با اینکه گزارشها حکایت از کاهش سن زنان سرپرست خانوار دارند، اخیراً رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) نیز اعلام کرده بود که یک میلیون و 30 هزار خانوار با سرپرست زن نیازمند حمایتهای این کمیته هستند. سیدپرویز فتاح با بیان اینکه 60 درصد از جمعیت تحت حمایت کمیته امداد را سرپرست زن تشکیل میدهد، گفت: «یک میلیون و 30 هزار خانوار با سرپرست زن به علت فوت همسر، طلاق، اعتیاد و بدسرپرستی نیازمند حمایتهای این نهاد هستند و این در حالی است که سن زنان سرپرست خانوار در حال کاهش است.»
وی با ابراز نگرانی نسبت به سکونت بخشی از خانوادههای مددجوی این نهاد در مناطق آسیبپذیر، حاشیه شهرها و مناطق پرتخلف ادامه داد: «جداسازی این افراد و تهیه مسکن به صورت رهن و اجاره برای آنان به راحتی امکانپذیر نیست و این در حالی است که ما نسبت به تأثیرات اعتیاد و فساد این مناطق بر خانوادههای مددجو نگران هستیم.»
در همین رابطه، رئیس سازمان بهزیستی به افزایش آمار زنان سرپرست خانوار در چند سال اخیر اشاره کرده و گفت: «تعداد زنان سرپرست خانوار در سال 70، یک میلیون و 200 هزار و نفر در سال 85، یک میلیون و 600 هزار نفر بوده است که این آمار در سال 90 به 2 میلیون و 500 هزار افزایش یافته که نشاندهنده رشد 55 درصدی این آسیب اجتماعی است.»
اما براساس اخبار منتشر شده بیش از 9 هزار زن سرپرست خانوار در کشور زیر 20 سال سن دارند.
چندی قبل معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور نیز نگرانی خود را نسبت به گزارشهایی مبنی بر زنانه شدن اعتیاد در کشور ابراز کرده بود.
شهیندخت مولاوردی گفت: «وضعیت موجود نشان میدهد در حوزه زنان و خانوادهها با پدیدههایی مواجه هستیم که برخی از این پدیدهها جهانی هستند. پدیدههایی مانند طلاق در جامعه ما پدیدهای جهانی است ولی برخی از پدیدهها مانند سالمندی و زنانه شدن سالمندی و اعتیاد با توجه به گزارشهایی که دریافت میکنیم، نگرانکننده است.»
11میلیون زن نیازمند حمایتند
البته زمانی که معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر هم از افزایش 15 درصدی مرگ زنان معتاد در کشور خبر داد و اعلام کرد که زنان 3/9 درصد از جمعیت معتادان در کشور را تشکیل دادهاند، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده با بیان اینکه مرگ زنان معتاد در سال 92 نسبت به سال 91 به میزان 16 درصد افزایش داشته است، گفت: «استعمال مواد مخدر65 درصد موجب همسرآزاری، 55 درصد موجب طلاق، 30 درصد موجب کودکآزاری، 25 درصد موجب قتل و 25 درصد موجب نزاع و خشونت میشود.»
اما نگرانیها فقط به اعتیاد ختم نشده و به گفته مولاوردی، افزایش میزان گرایش زنان و دختران به مواد محرک روانگردان بسیار نگرانکنندهتر است. در چنین شرایطی پنهانکاری و نگاه نامناسب جامعه به این دختران و زنان شرایط این گروه از زنان را بغرنج میکند. در حال حاضر زنان نیمی از جمعیت جوان کشور را تشکیل میدهند و نباید در سیاستگذاریهای حوزه جوان از حوزه زنان غفلت کرد. هماکنون 22 میلیون جوان در کشور حضور دارند که 11 میلیون نفر از آنها را زنان تشکیل میدهند. مدیر اجتماعی سابق معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با اشاره به اینکه نیمی از طلاقها بر اثر اعتیاد به ویژه در زنان رخ میدهد، معتقد است در بحث اعتیاد زنان هر کسی تقصیر را به گردن دیگری نیندازد.
بهجتالسادات شهرتاش با بیان اینکه اعتیاد پدیده سادهای نیست و دارای حاشیههای فراوان و تبعات بسیار است، گفت: «طی تحقیقات انجام شده هر سه ساعت یک نفر در ایران بر اثر اعتیاد میمیرد و بیش از نیمی از طلاقها (55 درصد) بر اثر اعتیاد است. بنابراین این امر را نباید پدیدهای ساده دانست، همه ارگانها و مسئولان باید راه حل چندجانبه در خصوص کنترل بحران اعتیاد به ویژه در زنان ارائه دهند.» با این تفاسیر فاجعهای در راه است که اگر امروز جلوی آن گرفته نشود، فردا بنیان جامعه را از بین خواهد برد. فاجعهای بهنام «زنانه شدن اعتیاد!»
سلامت نیوز:براساس آمار غیررسمی، بیشترین دختران فراری به تهران میآیند و بعضی از آنها وقتی بخواهند به خانوادههایشان برگردند، ازسوی آنها پذیرفته نمیشوند.دختران فراری به دلایل مختلفی مانند اجبار در ازدواج، تفاوتهای بیننسلی، عشق در فضای مجازی و... از خانه فرار میکنند و به این دلیل بعد از این شرایط دیگر نمیتوانند به خانه برگردند و تنها مکان برای آنها پاسگاههای کلانتری است، یا به افراد سودجو پناه برده و مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه فرهیختگان نوشت: مریم 25 سال سن دارد که حالا در خیابانهای تهران میخوابد. در 18 سالگی به دلیل اینکه نمیخواست تن به ازدواج اجباری بدهد به تهران فرار کرده است. حالا در خیابانهای شهر کارتنخواب است و به هر شیوه که بتواند پول موادش را تهیه میکند. بغض میکند و چهره اش که از درد اعتیاد و خیایان خوابی پیرتر به نظر میرسد را قائم میکند و میگوید: «روزی که برای اولین بار به تهران آمدم فکر کردم به شهری پناه آوردهام و حالا کسی به فریادم میرسد. خوشحال بودم که تن به ازدواج با مردی که 20 سال از من بزرگتر بود ندادم، اما آینده روزهای بدتری را رقم زد.»
به همه گفتهاند مردهام
مریم در مورد اینکه چرا در این سالها به خانه بازنگشته است، میگوید: «دلم میخواهد و بارها برای این کار اقدام کردهام، اما مطمئنم خانوادهام به هیچ عنوان من را قبول نمیکنند. در شهرستان ما به همه گفتهاند که من مردهام.» بغضش میترکد و با عصبانیت ادامه میدهد: «لعنت به فقر، لعنت به بیپولی. اگر خانواده من مشکل مالی نداشتند من هم مثل تمام دخترهای تهرانی به مدرسه میرفتم و حالا برای خودم کسی شده بودم نه دختر فراری.»
خانهای برای دختران فراری
دختران فراری به دلایل مختلفی به خیابانهای شهرهای بزرگتر پناه میآورند و به خیال خود به سمت زندگی بهتر میروند، اما زندگی در خیابان، بسیاری از آنها را به تن فروشی و اعتیاد میکشاند.
براساس آمار غیررسمی، بیشترین دختران فراری به تهران میآیند و بعضی از آنها وقتی بخواهند به خانوادههایشان برگردند، ازسوی آنها پذیرفته نمیشوند.
دختران فراری به دلایل مختلفی مانند اجبار در ازدواج، تفاوتهای بیننسلی، عشق در فضای مجازی و... از خانه فرار میکنند و به این دلیل بعد از این شرایط دیگر نمیتوانند به خانه برگردند و تنها مکان برای آنها پاسگاههای کلانتری است، یا به افراد سودجو پناه برده و مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان این مطلب میگوید: «خانهای را برای دختران فراری راهاندازی خواهیم کرد تا این دختران مجبور نباشند در خیابانها به هر دلیلی زندگی کنند.»
او با بیان اینکه برای احداث این خانه به کمک افراد نیاز داریم، میافزاید: «میتوانیم از خیرین در این حوزه کمک گرفته و گامهای موثری را برای برطرف کردن این آسیب اجتماعی برداریم. همچنین به دنبال گونهای از خیر جمعی هستیم که دختران فراری را شناسایی کنیم و از نظر روانی وارد مداخله با خانواده و خود فرد شویم.»
ربیعی عنوان میکند: «یکی از خیرین برای تهیه ساختمان برای این موضوع پیشقدم شده است، نخستین مرکز در تهران و ظرفیت آن در ابتدا محدود است. آماری برای تعداد دختران فراری در دست نداریم؛ به این دلیل که نمیتوانیم همه آنها را شناسایی کنیم.»
به گفته ربیعی، در مرحله نخست فرار دختران از خانه، اگر در مرکزی نگهداری شوند از ورود آنها به مسائل دیگر جلوگیری میشود و در غیر این صورت در معرض تنفروشی و سوءاستفاده قرار میگیرند.
31 مرکز برای دختران فراری
در حال حاضر 31 مرکز در سراسر کشور برای دختران فراری وجود دارد. ولیالله نصر، مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی به فرهیختگان میگوید: «31 مرکز برای تمامی دختران فراری و در معرض آسیب در کشور وجود دارد که خدمات روانشناسی، مددکاری و... در آن صورت میگیرد.» او عنوان میکند: «براساس آخرین تصمیم گیریهای انجام شده و البته براساس قانون، دستورالعمل واگذاری این خانه به انجیاوها و خیرینی که در این حوزه فعالیت میکنند، صادر شده است.» به گفته نصر، تهران و بعد از آن کلانشهرها بیشترین تعداد دختران فراری را دارند که میتوان با برنامهریزیهای بهتر از بالا رفتن تعداد آنها جلوگیری کرد. با مطرح شدن این موضوع ازسوی وزیر، میتوان به ساماندهی دختران فراری در شهرهای بزرگ امیدوار بود؛ اما با توجه به اینکه مراجعه به این مراکز میتواند آنها را با موضوع بازگشت اجباری به خانوادههایی که در بسیاری از موارد عامل فرار آنها بودهاند، روبهرو کند، همین موضوع دلیل بیاعتمادی دختران فراری به این مراکز است. آنها برای رهایی از وضعیت خانوادههایشان به شهرهای بزرگ فرار کردهاند و اگر قرار باشد پیش از حل شدن مشکلات خانواده، به محل سابق زندگیشان بازگردانده شوند، فرار دوباره آنها، دور از ذهن نیست.
سلامت نیوز: مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از برقراری بیمه عمر برای تمامی مستمری بگیران این سازمان خبر داد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، سید تقی نوربخش در ضیافت افطار تشکلهای صنفی مرتبط با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با بیان این که شرکای اجتماعی و صاحبان اصلی سازمان تامین اجتماعی، کارگران و کارفرمایان هستند، اعلام کرد: از هفته گذشته بیمه عمر مستمریبگیران را تقبل کردیم .
وی افزود: بر این اساس و با صرف اعتبار ۶۰ میلیارد تومانی، تمامی مستمریبگیران از ابتدای امسال بیمه عمر شدند و در صورت فوت سه میلیون تومان به بازماندگان آنها تعلق میگیرد.
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در ادامه به پرداخت معوقات مستمری بگیران این سازمان که در پی افزایش حقوق به وجود آمده بود اشاره کرد و گفت: تعهد داشتیم مابهالتفاوت حقوق فروردین مستمریبگیران را بپردازیم که این کار از چهار روز گذشته آغاز شده است.
وی افزود: کل این مبلغ ۳۳۰ میلیارد تومان است و معوقات به تدریج در مدت یک ماه پرداخت خواهد شد.
نوربخش همچنین به سفرهای زیارتی برای بازنشستگان تامین اجتماعی اشاره کرد و افزود: با هزینه سازمان، بازنشستگان را به مشهد مقدس اعزام میکنیم و تاکنون ۲۰ هزار نفر در پنج ماه اخیر به این سفر زیارتی اعزام شدهاند و وعده میدهم با ظرفیت دو برابری نسبت به گذشته سفرهای زیارتی را ادامه دهیم.