افزایش آلودگی خاک‌ها با کوچ از زراعت به باغداری
سلامت نیوز: از آثار منفی زیست محیطی گسترش باغات، افزایش بیرویه مصرف آب زیرزمینی و سطحی و نیز مصرف بالای سموم و کودها بود. این موضوع موجب آلودگی محیط زیست و سمی شدن اکوسیستمهای خشکی و آبی شده بود.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه «تعادل» نوشت:الگوی کشت در ایران تغییر کرده است. سالهاست که این فرآیند آغاز شده و مانند بسیاری تغییرات دیگر به قدری بطئی و آرام بوده که شاید خودمان هم متوجهاش نشدهایم. دادههای آماری آخرین سرشماری عمومی بخش کشاورزی ایران در سال 1393 نشان میدهد که کاربری زراعی اراضی کشاورزی ایران رفته رفته به سمت کاربری باغی رفته و حجم باغات ایران در یک بازه 10ساله 25درصد افزایش یافته است. این یعنی زمینهای زیرکشت گندم و جو ایران در گذار سالها به زمینهای زیرکشت میوههای باغی مثل سیب و پرتقال رفتهاند. این افزایش به این معنی نیست که مجموع سطح زیرکشت کشور در این مدت افزایش پیدا کرده چراکه نتیجه بخش دیگری از همین سرشماری نشان میدهد که سطح زمینهای زراعی در این بازه یک دههیی 6.2درصد کمتر شده است. «باغدار» شدن کشاورزان اما مهمتر از هر چیز به تغییراتی در بافت زندگی اقتصادی-اجتماعی آنها انجامیده و سبک زندگی آنها را مدرنتر کرده است.
به استناد پژوهشی جدید که در دانشگاههای تهران و تربیت مدرس انجام گرفته است، تغییر کاربری زراعت به باغ به طور عمده بعد از اصلاحات ارضی در سال 1352 شروع شد. زمینهایی که قبلا زیر کشت گندم، یونجه، توتون، سیب زمینی و... بودند به کشت باغات سیب، انگور، میوههای هستهدار و مانند آن اختصاص یافتند. این تغییر کاربری پیامدهای مثبت و منفی بسیاری داشت. تاثیر این تغییرات، رفته رفته حتی ذهنیت کشاورزان را هم دستخوش تغییر کرد.
در این پژوهش که در شماره چهارم مجله تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران انتشار یافته، نویسندگان با هدف تحلیل پیامدهای تغییر کاربری اراضی زراعی به اراضی باغی در غرب حوضه آبریز دریاچه ارومیه به بررسی تغییرات جامعهشناختی این تغییر کاربری پرداختهاند. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام کشاورزان غرب حوضه آبریز دریاچه ارومیه است که اراضی زراعی خود را به باغ تبدیل کردهاند. نتایج پژوهش، زمان تقریبی شروع تغییر الگوی کشت را در این ناحیه از کشور نشان میدهد. تغییر کاربری اراضی زراعی آبی به باغی از سال 1352 و تغییر کاربری اراضی زراعی دیم به باغی از سال 1374 آغاز و سپس اوج گرفته بود. مطالعات در شرق حوضه آبریز دریاچه ارومیه به عنوان یکی از 6حوضه آبریز ایران که بین استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان واقع شده است نیز نشان داد از سال 1976 تا 2011 اراضی باغی از 112کیلومتر مربع با 333درصد افزایش به 485کیلومتر مربع رسیده است.
کشاورزان و دغدغه معیشت
تغییرات البته زودتر از اینها شروع شده بودند. شروع فرآیند تغییر در الگوی کشت ایران را میتوان به سالهای اجرای طرح اصلاحات ارضی برگرداند. طرحی با ابعادی باور نکردنی که حتی به اعتقاد عدهای عامل اصلی در هم پیچیده شدن طومار سلطنت پهلوی دوم شد. تغییر الگوی کشت صد البته خود معلول عوامل بیرونی بوده و همزمان علت پیدایش تغییراتی اجتماعی در میان کشاورزان هم شده است.
زمینهای زراعی کمتر و زمینهای باغی بیشتر یعنی تغییر در الگوی مصرف، صادرات و واردات و همزمان مصرف آب بیشتر اما این همه ماجرا نیست. کشاورزانی که به جای کشت پر زحمت محصولات زراعی به کشت محصولات باغی با ارزشافزوده بالاتر و صد البته زحمت کمتر روی آوردهاند، تغییراتی اقتصادی-اجتماعی را هم از سر گذراندهاند.
مطابق این پژوهش، کشاورزان در ارزیابی خود بیشتر به جنبههای مثبت تغییر کاربری توجه دارند و آن را در تصمیمگیری خود برای تغییر کاربری مد نظر قرار میدهند و کمتر به جنبههای منفی توجه میکنند. منظور از «آثار مثبت» آثاری است که عمدتا مرتبط با شخص کشاورز است مانند بهبود در درآمد و تغییرات سبک زندگی و منظور از «آثار منفی» آثاری است که متوجه جامعه و محیط زیست میشود مانند افزایش مصرف آب، آلودگی خاک در اثر افزایش استفاده از کود و سموم شیمیایی.
باغهای بیشتر و زندگی مدرنتر
با تغییر الگوی کشت، سبک زندگی کشاورزان نیز تغییر کرد و مدرنیته با همه ظواهر و علائمش کمکم در میان آنها رخ نشان داد. یکی از پیامدهای ایجاد باغات از دیدگاه کشاورزان، ارتقای پایگاه و نقش اجتماعی آنان بود. سودآور بودن و امنیت شغلی باغات موجب کسب اعتبار، احترام و منزلت بیشتر آنها در بین اقوام و جامعه و بهبود روابط اجتماعی آنها و در نهایت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی شده بود. در مقابل، کشاورزانی که به دلایلی همچون نبودن آب کافی و خاک نامناسب مجبور به تغییر کاربری اراضی خود از باغ به زراعت بودند، احساس نزول پایگاه اجتماعی داشتند. پیامد دیگر تبدیل زراعت به باغ، کاهش حجم کاری کشاورزان بود. با توجه به حذف فعالیتهای آمادهسازی، خاکورزی و آبیاری راحتتر باغات و نیز کاهش نیاز به استفاده از ادوات کشاورزی، باغداران فرصت پرداختن به شغلهای دیگری همچون رانندگی، دامپروری (با توجه به امکان کشت مخلوط یونجه و سیب) را داشتند. همچنین امکان پرداختن به تفریح و سرگرمی برای باغداران فراهم شده بود.
اثر مثبت اولیه تبدیل زراعت به باغ، افزایش درآمد سالانه روستاییان بود. این امر موجب رفاه، ارتقای سبک و سطح زندگی، جبران بخش اعظمی از هزینههای زندگی، تجهیز مزرعه و خرید زمینهای کشاورزی جدید شد. علاوه بر این، تغییر کاربری اراضی موجب ارتقای پایگاه اجتماعی و بهبود نقش اجتماعی کشاورزان در برقراری روابط با خانواده، اقوام و مشارکت فعال در جامعه شده بود. اثر بعدی گسترش باغات، بهبود کیفیت هوا و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بود. به علاوه تغییر کاربری موجب شده بود، کشاورزان فرصت پرداختن به سایر امور و نیز پیداکردن شغل دوم و تفریح و سرگرمی را داشته باشند. اثر مثبت ثانویه ایجاد باغ، ارتقای مهارتهای بازاریابی و قدرت چانهزنی کشاورزان و افزایش قیمت زمین تا 300-250میلیون تومان در هر هکتار در سال 1391 بود.
مجموعه این پیامدها تا حد زیادی موجب مهاجرت معکوس در روستاها شده بود به طوری که حدود یک سوم کشاورزان دارای شغل اصلی غیرکشاورزی بودند و باغداری را به عنوان فعالیتی جنبی مینگریستند.
آثار منفی گسترش باغ از ابعاد محیط زیستی و اجتماعی قابل بررسی بود. از آثار منفی زیست محیطی گسترش باغات، افزایش بیرویه مصرف آب زیرزمینی و سطحی و نیز مصرف بالای سموم و کودها بود. این موضوع موجب آلودگی محیط زیست و سمی شدن اکوسیستمهای خشکی و آبی شده بود. یکی از آثار منفی اجتماعی تغییر کاربری اراضی، ترک تحصیل دانشآموزان و دانشجویان به علت پربازده بودن فعالیتهای باغداری به ویژه در مناطق دیم بود. اثر منفی بعدی بروز برخی ناهنجاریهای اجتماعی مثل مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در برخی ویلاهای باغات بود. به علاوه افزایش درآمد موجب تمایل نداشتن باغداران به انجام دادن فعالیتهای یدی و سپردن اکثریت فعالیتهای باغ به کارگران غیرماهر و غیربومی بود. اکثر فعالیتهای باغبانی توسط کارگران با دستمزد روزانه 35000تومان (در سال 1391) انجام میگرفت.
حوضه آبریز دریاچه ارومیه در این سالها تغییرات دیگری را هم از سر میگذراند. تغییر اینبار نه به واسطه کنشی سیاسی-اجتماعی که به واسطه فشار محدودکننده محیط زیست پدید آمده است. احداث هزاران چاه غیرمجاز در این حوضه آبریز و مسدود کردن مسیر طبیعی دریاچه باعث افتادن آن در سراشیب مرگ تدریجی و آرام شده است. دولت نیز به تازگی ردیف بودجهیی در نظر گرفته تا با پرداخت آن به کشاورزان و باغداران این حوضه آبریز، آنها را به عدم کشت مجاب کند. آیا میتوان باز هم انتظار داشت تغییراتی در حوزه کشاورزی در این منطقه به تغییراتی در بافت اجتماعی آن ختم شود؟
لینک منبع و پست : افزایش آلودگی خاکها با کوچ از زراعت به باغداری
http://www.salamatnews.com/news/153711/افزایش-آلودگی-خاکها-با-کوچ-از-زراعت-به-باغداری
- جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ