بایگانی خرداد ۱۳۹۴ :: 98 دنیا

98 دنیا

98 دنیا سایت سرگرمی , تفریحی , خبری و...

ثبت شده در سایت ساماندهی | به درخواست شرکت بیان از فعالیت سایت کاسته شد

98 دنیا

98 دنیا سایت سرگرمی , تفریحی , خبری و...

لرن سایت

۱۵۹۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

 راهکار های حل مشکلات سال اول ازدواج:

نوعروس‌ها و تازه دامادها انتظار دارند که سال اول زندگی‌شان هم درست مانند ایام ماه عسل شیرین و بدون هر گونه مشکل، دعوا و جر و بحثی باشد.

اگر شما هم جزو این دسته هستید جدا دچار سوء تفاهم شده اید! اغلب زوج‌ها در این دوازده ماه روزهای سختی را سپری می‌کنند و اگر بلد نباشند که چطور رابطه شان را مدیریت کنند و از پس مشکلات بربیایند دچار مشکلات جدی می‌شوند. مهم ترین این مشکلات در سال اول ازدواج چیست؟ ادامه مطلب را از دست ندهید.

1. یک لحظه هم از من جدا نشو!
بعد از ماه عسل معمولا مردها توقع دارند که زندگی شان روال عادی خودش را پیدا کند. حالا که مراسم عروسی تمام شده و دیگر درگیر جزئیات مراسم و خرید و... نیستند دلشان می‌خواهد بعضی وقت‌ها باشگاه بروند، دوستانشان را ببینند در حالیکه معمولا نوعروس‌ها می‌خواهند شوهرشان هر ثانیه از وقت‌هایی را که سرکار نیستند با آنها بگذرانند و اگر احساس کنند که حواس همسرشان حتی برای چند دقیقه معطوف به موضوع دیگری شود ناراحت می‌شوند و حتی بهشان بر میخورد.
این مساله در مورد زوج‌هایی رخ می‌دهد که از نظر شخصیتی با هم متفاوتند. یعنی مرد می‌خواهد کمی فضای به اصطلاح تک نفره در اختیار داشته باشید و همسرش می‌خواهد هر طور شده در هر ساعتی از شبانه روز تمام حواس مرد را به خودش جلب کند و مدام در تلاش برای حفظ رابطه است. برای این که این مسئله اسباب دردسرتان نشود حتما درباره انتظاراتی که از همسرتان دارید با او صحبت کرده و البته هر دو نفرتان هم تفریحات و سرگرمی‌های منحصر به فردی برای خودتان داشته باشید و گاهی اوقات اجازه دهید طرف مقابل وقتش را با دوستانش بگذارند.

2. چرا مرد من اینقدر اعصاب خردکن است؟
همیشه آن ویژگی همسرتان که در اولین دیدار تبدیل به آهن ربایی برای جذب شما به او شده معمولا جزو اولین خصوصیات اخلاقی اوست که در سال اول ازدواج برای‌تان آزار دهنده می‌شود. علتش هم این است که مامعمولا جذب آن خصوصیت یا ویژگی طرف مقابل مان می‌شویم که خودمان آن ویژگی را نداریم. این مساله خیلی هم طبیعی است و در واقع یکی از مراحلی است که باید برای تطبیق دادن خودتان با هم طی کنید. پس سعی کنید به جای نشان دادن واکنش منفی تلاش خود را بکنید تا با همسرتان همراه شوید و کم کم می‌بینید که علاقه‌تان به این ویژگی خاص از همسرتان سرجای خودش بر می‌گردد.

3. باید همیشه طرف من را بگیری
یکی از مسائلی که زوج‌های جوان در سال اول ازدواج خود با آن رو به رو می‌شوند و واقعا نمی‌دانند که باید چه عکس العملی نشان بدهد، توقع طرف مقابل از آنهاست تا در همه مسائل خانوادگی طرف همسرشان را بگیرند و از او دفاع کنند. بد نیست این طور وقت‌ها در مورد مسائل خانوادگی با هم صحبت کنید و به این نتیجه برسید که چطور می‌توانید این موقعیت‌ها را بدون دشمن تراشی مدیریت کنید.

4. چرا دیگر میلی به من نداری؟
خیلی از نوعروس‌ها می‌گویند چه اتفاقی افتاده که همسرشان دیگر شور و حرارت دوران عقد را ندارد و هر روز هوس نزدیکی کردن به سرش نمی‌زند! خیلی‌ها به اشتباه شروع به سرزنش کردن خودشان می‌کنند و مدام دنبال عیب و ایرادی در وجودشان می‌گردند که باعث سردی شوهر شده است. اما آیا این فکرها واقعیت دارد؟ این مساله تا حدی طبیعی است چون پس از ازدواج اولویت‌های دو طرف تا حدی تغییر می‌کند. معنایش این نیست که رابطه زناشویی اهمیتی ندارد یا فراموش شده است ولی موضوع این است که رابطه جنسی یکی از اولویت‌های زندگی در کنار کار و مسئولیت‌های خانوادگی و... است.

5. چرا ما هیچ علاقه مشترکی نداریم؟!
دو نفری که با هم ازدواج می‌کنند لزوما علاقه مندی‌های مشترکی ندارند و اگر برای یافتن زمینه‌های مشترک بیش از حد تلاش کنند فقط خودشان را خسته می‌کنند. یادتان باشد که ازدواج شما لزوما بر پایه علاقه مندی‌های مشترک بنا نشده و اگر احساس می‌کنید از سرگرمی‌های همسرتان خوشتان نمی‌آید یا دوست ندارید در آنها سهیم شود، نگران نشوید که مبادا ازدواج‌تان در حال از بین رفتن است.

راهکارهای حل مشکلات سال اول ازدواج

 

راهکارهایی برای شیرین شدن سال اول زندگی

انتظارات خود را مدیریت کنید
هیچکس همسر کاملی نیست و هیچ کسی پیدا نمی شود که دقیقا نیمه دوم شما باشد. مناسب بودن همسرتان موضوعی نسبی است و شما نباید توقع داشته باشید که تفاهمی کامل با هم داشته باشید یا از تمام حرکات و افکار همسرتان راضی باشید. گاهی در مورد موضوعاتی پیش پا افتاده باید کوتاه بیایید و یا به موضوعی عادت کنید. این موضوعات می تواند طریقه مسواک کردن همسرتان و یا عادت صحبت کردن باشد. حتی ازدواجی که با عشقی عمیق شروع شده است در همان ماه‌های اول روی دیگر خود را نشان می دهد، تفاوت‌های جزیی در رفتارها گاهی شما را عصبانی می کند. هروقت دچار چنین مشکلاتی شدید نفسی عمیق بکشید، سعی کنید در همان لحظه بحث نکنید، به خوبی‌های همسرتان فکر کنید. بعد ازمدتی اگر نتوانستید با موضوع کنار بیایید، با آرامش آن را با همسرتان مطرح کنید.

وفادار باشید
بعد از ازدواج، همسرتان مهمترین شخص در زندگی‌تان است و مهم ترین دغدغه ذهنی‌تان است. شما باید کمی مرزهایتان را با خانواده، دوستان و همکارانتان پر رنگ کنید تا در آن میان یک سرزمین با مرزهای مشخص برای خودتان و همسرتان داشته باشید و برای تحکیم ارتباط و استقلالتان تلاش کنید. از این به بعد باید در مراحل زندگی با هم باشید و خوشی‌های مشترکی را تجربه کنید و در سختی‌ها کنار هم باشید. یکی دیگر از جنبه‌های وفاداری این است که هیچگاه با هیچ کس در مورد کمبودها و مشکلات و بدی‌های همسرتان صحبت نکنید. اگر در زندگی مشترکتان دچار مشکلی شدید در مورد آن تنها با همسرتان صحبت کنید، نه با دوستان و یا خانواده تان.

زبان مشترک پیدا کنید
در رابطه زناشویی مرزی برای ارتباط وجود ندارد. نباید از هم خجالت بکشید و چیزی از احساساتتان را پنهان کنید. یاد بگیرید چگونه به بهترین وجه به همسرتان بفهمانید که در یک لحظه حوصله ادامه بحث را ندارید و یا موضوعی برای شما جالب نیست. ابراز احساسات کنید، از او تشکر کنید و یا معذرت خواهی کنید و هربار این جملات را به کار ببرید. سعی کنید مکالمات‌تان تا آنجا که می تواند پر از شوق و مثبت اندیشی باشد.

از یکدیگر حمایت کنید
سخنان حمایتی شیرین تر از انتقاد است، پس سعی کنید انتقاد را با محبت همراه کنید. باید تلاش کنید که هر چند اندک زندگی روزمره همسرتان را ساده و شیرین تر کنید. در طول روز، زمانی هر چند کوتاه را برای توجه به هم و گفت وگو باهم در نظر بگیرید. با این کار احساس بهتری نسبت به هم خواهید داشت. سعی کنید هروقت که برایتان ممکن است در کارها به هم کمک کنید. گاهی شما ظرف‌ها را جمع کنید و یا حمام را بشویید. هیچگاه منتظر نباشید که کاری را که به طور مشخص وظیفه هیچکدامتان نیست را همسرتان انجام دهد، سعی کنید پیش دستی کنید. شاید این توصیه‌ها بسیار ساده و ابتدایی به نظر بیایند اما همین نکته‌های جزیی رابطه‌تان را می سازد.

به زندگی شخصی‌تان اهمیت بدهید
درست است که رابطه زناشویی مهمترین رابطه شما است اما شما نقش‌های دیگری نیز در جامعه دارید. یکی از بزرگ ترین دغدغه‌های ذهنی زوج‌های جوان چگونگی نگاه داشتن ارتباط قدیمی‌شان بعد از ازدواج است. ازدواج هیچگاه نباید باعث شود که شما با خانواده و دوستان قطع رابطه کنید. این در مورد علاقه‌ها و فعالیت‌های شخصی‌تان نیز صدق می کند. نیازی نیست که شما تمام سرگرمی هایتان را کنار بگذارید، بلکه باید توجه کنید که با ازدواج شما در مورد رابطه‌تان مسئولید و باید مسئولانه زندگی‌تان را برنامه‌ریزی کنید و در مورد آنها باید همراه همسرتان تصمیم بگیرید.
منبع:تبیان



لینک منبع و پست : http://sirtapiyaz.ir/wedlock/6905-راهکارهای-حل-مشکلات-سال-اول-ازدواج.html
راهکارهای حل مشکلات سال اول ازدواج

راه جلوگیری از خشکی لبها:

لب‌هایتان را مانند یک تکه اسفنج در نظر بگیرید. وقتی روی اسفنج آب بریزید، باد می‌کند و بالا می‌آید، اما وقتی خشک و بدون آب است، جمع می‌شود و ظاهر نافرمی به خود می‌گیرد. به همین ترتیب اگر لب‌هایتان را مرطوب کنید، شکل مناسب‌تری خواهد شد، اما لب‌های خشک، ظاهری جمع شده پیدا می‌کند.

پوست لب با تمام قسمت‌های بدن متفاوت است. نازکی پوست لب‌ها باعث می‌شود رگ‌های خونی زیر آن به خوبی مشهود باشد و در نتیجه لب‌ها قرمز به نظر می‌آیند. در این قسمت غدد چربی که به عنوان مانعی برای خشک شدن عمل می‌کند وجود ندارد و به همین دلیل، لب‌ها بیشتر در معرض خشک شدن قرار دارند. اگر به لب‌ها رسیدگی نشود، آن‌قدر خشک و پوسته پوسته می‌شود که حتی رژ لب هم نمی‌تواند بر آنها اثر کند، اما نگران نباشید، در این نوشتار نکاتی را به شما آموزش دهیم که باعث می‌شود لب‌هایی زیبا و قلوه‌ای پیدا کنید!

آب فراوان بنوشید:
نوشیدن حدود هشت لیوان آب در روز کمک می‌کند رطوبت کافی به پوست، مو و لب‌هایتان برسد.

تماس زبان با لب ممنوع: لیس زدن باعث آسیب‌رسانی به پوسته محافظ لب‌ها می‌شود. اگر عادت دارید لب‌ها را لیس بزنید، مقداری از پماد، رژ، برق لب یا هر نوع مرطوب‌کننده به لب‌تان بزنید تا از تاثیر زبان شما بکاهد.

مواد مناسب را به لب‌هایتان بزنید: رژ، برق لب، پماد و مرطوب‌کننده، همه باید از انواع شناخته شده و تائید شده توسط پزشک و داروخانه باشد. ویتامین E و همچنین وازلین می‌تواند به لطافت لب‌ها کمک کند.

مراقب خشکی هوا باشید: اگر در منطقه‌ای گرم و مرطوب به سر می‌برید، چندان جای نگرانی نیست، اما هوای خشک بخصوص در سرما می‌تواند آسیب‌هایی جدی برای پوست شما وارد کند. در صورتی که منطقه سکونت شما خشک است، حتما از مرطوب‌کننده مناسب لب استفاده کنید.

مراقبت کنید: پوست بدن ما دارای رنگدانه‌ای به نام ملانین است که از آن در مقابل ضررهای نور خورشید محافظت می‌کند، اما لب‌ها فاقد ملانین‌اند و به مراقبت بیشتری نیاز دارند. شما باید روزانه از مرطوب‌کننده لب‌های دارای SPF استفاده کنید یا برق لبی بزنید که دارای SPF باشد.

رژ لب مات نزنید: شاید زیبا به نظر برسد، اما لب را خشک می‌کند. استفاده از آنها در درازمدت به لب‌های شما آسیب خواهد رساند. آنها را گهگاه استفاده کنید یا ابتدا لایه‌ای مرطوب‌کننده بزنید و پس از آن رژ بزنید.

لب‌های پوسته پوسته شده: این حالت ممکن است نتیجه آلرژی شما نسبت به خمیر دندان، مرطوب‌کننده، رژ یا برق لب باشد. به پزشک پوست مراجعه کنید و اجازه ندهید این وضع ادامه داشته باشد. احتمالا پزشک نوعی مرطوب‌کننده را تجویز خواهد کرد.

چین و چروک‌های اطراف لب‌ها: ممکن است به دلیل خندیدن، سیگار کشیدن یا بالا رفتن سن باشد. در این نقاط مرطوب‌کننده‌های ضدچروک بزنید تا چین و چروک‌ها کمتر شود و روند شکل‌گیری آنها به حداقل برسد.

منبع: جام جم



لینک منبع و پست : http://sirtapiyaz.ir/health/6906-راه-جلوگیری-از-خشکی-لبها.html
راه جلوگیری از خشکی لبها

 ارتباط مستقیم تغذیه با اعصاب:

گاهی دیده اید وقتی روی ناخن ها لکه های سفید پیدا می شود، برخی می گویند حتما کلسیم یا روی بدن کم شده؟ یا گاهی موها ناگهان سفید می شود و فکر می کنیم حتما ویتامینی در بدنمان کم شده؟ همان طور که کمبود ویتامین ها و املاح معدنی بر قسمت های مختلف جسم تاثیرگذار است، سلامت روان را هم تحت تاثیر قرا رمی دهد؛ نمونه بارزش کمبود عنصر آهن در بدن است که باعث کم خونی می شود و در نتیجه آن فرد مدام خسته، کسل، بی حوصله و عصبی خواهدشد.

در زیر به فاکتورهای غذایی که بر سلامت اعصاب و روان تاثیر می گدارند، اشاره مختصری می شود.

کربوهیدراتها یا مواد قندی ـ نشاسته ای:
کمبود این گروه از مواد در اکثر رژیمهای لاغری اتفاق می افتد، به دلیل اینکه سلولهای عصبی انرژی مورد نیاز خود را صرفا از گلوکز تامین می کنند و گلوکز هم فرم ساده ای از کربوهیدرات است که قابل جذب در دستگاه گوارش است .
چنانچه در برنامه غذایی روزانه کمبود شدید کربوهیدرات وجود داشته باشد سلولهای عصبی دچار کمبود انرژی شده و نمی توانند کار خود را انجام دهند. همچنین محدودیت شدید کربوهیدرات به مدت طولانی باعث پایین افتادن قند خون می شود که به این حالت هیپو گلیسیمی می گویند و عوارض آن : خستگی ،بیماری ، بی حوصلگی ،اضطراب، کاهش قدرت یادگیری می باشد.

مواد پروتئینی :
کمبود شدید پروتئین موجب بروز عوارض فراوان می شود از جمله : خستگی ، بی حالی و سستی می باشد. مواد غذایی غنی از پروتئین عبارتند از : گوشت ، مرغ، ماهی ، تخم مرغ، لبنیات ،حبوبات ، مغزها( پسته ، بادام ، فندق ، گردو ، تخمه ) .

مواد معدنی:
ید ، منیزیم ، آهن در سیستم عصبی بسیار موثرند.
تاثیر ید بر سیستم عصبی به قدری شدید است که چنانچه مادر در دوران بارداری کمبود ید داشته باشد نوزاد با عقب افتادگی ذهنی متولد می شود.
کمبود آهن چون باعث کم خونی می شود و خون لازم به سلولهای عصبی نمی رسد در نتیجه ایجاد خستگی ، بی حالی ، ضعف ، کاهش یادگیری و عصبانیت و بی اشتهایی می کند.

بهترین راه برای اطمینان از تعادل و تنوع غذایی استفاده از چهار گروه اصلی غذایی است که شامل :
الف ـ گروه نان و غلات ب ـ گروه میوه و سبزی ها ج ـ گروه شیر و لینیات د- گروه گوشت ، حبوبات و تخم مرغ .
- گروه غذایی میوه وسبزی ها : برای مقاومت بدن در برابر عفونت ها ، ترمیم زخمها ، دید در تاریکی و سلامت پوست ضروری است .
- گروه لبنیات : برای استحکام استخوان ها ، دندان ها و رشد و سلامت پوست لازم است.
- گروه ویتامین ها : توصیه می شود بیشتر از گوشت سفید استفاده شود و پیش از پختن گوشت قرمز ، چربی هایی را که به چشم می خورد جدا کنید.
- گروه غلات : برای تامین انرژی ، رشد و سلامت دستگاه عصبی لازم است.

 

تغذیه با سلامت جسم و روان افراد در ارتباط است

 

ویتامین ها :

از کمبود ویتامین B تا کم هوشی!
بسیاری از مواد مغذی مثل ویتامین ها و مواد معدنی به صورت مستقیم عملکردهای ذهن و قدرت های شناختی ، تاثیر می گذارند و نهایتا در بروز بیماری های تخریب کننده بافت مغزی موثرند. شاید قدیمی ترین ویتامین هایی که در دانش بشری و دانش تغذیه وجود دارد، ویتامین های گروه B هستند؛ ویتامنی های B۱، B۲، نیاسین یا B۳ و… البته در حال حاضر فرم های شیمیایی مختلفی از این ویتامین ها شناسایی شده اند؛ برای مثال فرم اسیدی نیاسین، اسید نیکوتینیک است و فرم آمیدی آن اسید نیکوتین آمید. یا ویتامین های دیگر مثل B۱۲ و فولیک است که کمبودشان می تواند بر عملکردهای مغزی موثر باشد و ممکن است باعث افسردگی های شدید شود.

 

اما غیر از ویتامین ها که قدیمی ترین ها هستند، بین املاح، کمبود حاشیه ای آهن یعنی کمبودی که مربوط به منابع خوراکی آهن نیست و علائم بالینی این کمبود هم هنوز بروز نکرده؛ کمبودهای خفیف و ناچیز که حتی ممکن است با آزمایش خون هم مشخص نشود می تواند باعث مخدوش شدن عملکردهای ذهن شود. تمرکز را به شدت کاهش دهد و در درازمدت حتی باعث کاهش توانایی های هوش شود.

مغزتان را روغن کاری کنید!
یکی از ویتامین هایی که اخیرا تاثیرش بر عملکردهای ذهنی مورد بررسی قرار گرفته و اثبات شده، تاثیر کمبود اسیدهای چرب امگا۳ در بروز اختلال های روانی است. در حال حاضر می دانیم حدود ۲۰درصد چربی های مغز را چربی های امگا۳ تشکیل داده اند و از آنجا که این اسیدهای چرب برای ادامه حیات بدن کاملا ضروری است و توسط خود بدن انسان هم قابل تولید نیست، حتما باید از طریق رژیم غذایی یا مکمل ها تامین شود، اما منابع خوراکی اسید چرب امگا۳ محدد است و دسترسی به این اسیدها برای همه افراد چندان آسان نیست.

 

بنابراین احتمال کمبودش بسیار زیاد است؛ مستندات علمی موجود هم نشان دهنده بروز مشکلات مربوط به کمبود اسیدهای چرب امگا۳ در افراد است که از این میان می توان به اختلال های دوقطبی، بیماری های اوتیسم و همین طور افسردگی های شدید یا افسردگی های دوران بارداری اشاره کرد. پس به مقدار کافی گردو، ماهی و میگو، تخم کدو و تخم کتان مصرف کنید. درواقع منبع امگا۳ در ماهی هایی مانند ماهی آزاد، قزل آلا، تن و شاه ماهی تعریف می شود. در گیاهان هم روغن های سویا، آفتابگردان، دانه کتان و گردو، فندق و کنجد حاوی امگا۳ هستند. علاوه بر این، مواد غذایی غنی شده با امگا۳ مانند برخی از نان ها، آبمیوه ها، روغن ها و تخم مرغ مرود توصیه متخصصان تغذیه است.

نگذارید ویتامین Dتان کم بیاید!
می گویند ۸۰ درصد ایرانی ها با کمبود ویتامین D روبرو هستند اما شما سعی کنید جزئی از این جمعیت وسیع نباشید چون کمبود ویتامین D با بروز بیماری های خطرناکی از جمله اماس و نیز اختلال در عملکردهای ذهنی، افسردگی و… در ارتباط است. در این زمینه حتی پژوهشی در دانشکده علوم تغذیه دانشگاه ایران انجام و طی آن مشخص شد ویتامین D هم یکی دیگر از مواد مغذی کلیدی است که کمبودش روی عملکرد ذهن و بروز افسردگی اثرگذار و کمبودش بسیار بسیار شایع است. ویتامین D نه تنها بر قسمت عمده عملکردهای مغزی و ماهیچه ای موثر است بلکه بروز بیماری ام اس، ضعف عضلانی، فیبرو میالژیا و آرتریت روماتوئید که بیماری های سیستم ایمنی هستند، همچنین همه بیماری هایی که به نوعی با ضعف سلسله اعصاب مرکزی، سیستم ایمنی و بافت ماهیچه ای در ارتباط اند با کمبود ویتامین D در ارتباط هستند. همچنین کمبود روی و ویتامین A می تواند باعث بروزاختلال در عملکردهای ذهن شود. همان طور که گفته شد، افسردگی از راه های مختلفی بروز می کند و محققان دانشگاه ایران با آزمایش روی گروه های گیرنده ویتامین D و گروهی که فقط پلاسیبو (دارونما) مصرف می کردند، ثابت کردند گروهی که ویتامین D بیشتری دریافت کردند، به اختلال های روانی کمتری دچار شدند.

 

همچنین افرادی که دچار افسردگی بودند با مکمل یاری و دریافت دوزهای مصرفی روزانه ویتامین D به درمان شان کمک شد و سطح سلامتشان ارتقا یافت. یادتان باشد بیش از ۸۰درصد ویتامین D از طریق مواجهه با نور آفتاب تامین می شود و ۱۵ ۱۰ دقیقه قرارگرفتن روزانه بدن در مقابل نور بی واسطه خورشید می تواند نیاز ۲ هزار واحدی به این ویتامین موثر را تامین کند. نقش مواد غذایی همچون غلات و برخی سبزی ها و میوه ها، کره، روغن کبد ماهی، زرده تخم مرغ، خامه، جگر، ماهی ساردین و گوشت قرمز و قارچ در این فرآیند فقط ۲۰درصد اعلام شده است. پس از نور افتاب کمک بگیرید.

کمبود ویتامین چه ربطی به اختلال روان دارد؟!
اغلب مواد مغذی ای که نام برده شد، به صورت «کوآنزیم» یا «کوفاکتور» واکنش های مختلف بیوشیمایی را در بدن ماکاتالیز می کنند. برای مثال آهن یا ویتامین های گروه B درواقع کوفاکتور واکنش های شیمیایی بدن هستند که باعث ساخت نوروترنسمیترها با واسطه های شیمیای مغز می شوند. از آنجا که واسطه های شیمایی مغز برای انتقال پیام های عصبی و برای عملکردهای مغزی لازم و ضروری هستند، کاملا واضح است که وقتی کوآنزیم هایی که این واکنش های شیمیایی را کاتالیز می کنند، کم باشند، واکنش های لازم انجام نمی شوند.

 

درنتیجه موادی که باید در نتیجه این واکنش ها ساخته شوند، تولید نمی شوند، تعادل این واسطه های شیمیایی در مغز به هم می خورد، عملکردهای وابسته به آنها مختل می شود و نهایتا به شکل اختلال های روانی بروز می کند. کمبود تمام موادی که گفته شد، می تواند باعث بروز علائم افسردگی و سایر اختلال های روانی شود اما همیشه علایم افسردگی ها و اختلال های روانی به دلیل وجود مشکلات تغذیه ای بروز نمی کنند. چون ممکن است ریشه ها و دلایل متفاوت زیادی داشته باشد. مثلا شوک ناشی از یک حادثه بد و استرس ناشی از آن می تواند باعث بروز افسردگی شود. حالا اگر کسی سوءتغذیه هم داشته باشد، به طور قطع شکل شدیدتر افسردگی را تجربه خواهدکرد اما به طور قطع، تغذیه، شیوه غذا خوردن و نوع انتخاب مواد غذایی به شدت با سلامت جسم و روان افراد در ارتباط است.

 منبع : مجله ی سلامت




لینک منبع و پست : http://sirtapiyaz.ir/health/prevention/6908-ارتباط-اعصاب-با-تغذیه.html
ارتباط اعصاب با تغذیه

آیا میل جنسی با عشق در ارتباط است؟

 آیا میل جنسی با عشق در ارتباط است؟

وقتی می خواهیم از ارتباط عشق و رابطه جنسی صحبت کنیم، باید منظورمان را از عشق مشخص کنیم...


در عشق افلاطونی در عین اینکه فرد احساس عاشقانه زیادی به طرف مقابل دارد، میل جنسی را تجربه نمی کند اما اگر صحبت از عشقی شورانگیز باشد که انتظار داریم در یک رابطه زناشویی ایجاد شود، به صورت طبیعی، عشق و میل جنسی مفاهیمی درهم تنیده اند. نکته اینجاست که زوجین به خصوص در یک فرهنگ سنتی، راحت نمی توانند در مورد امیال جنسی خود صحبت کنند. آنها بیشتر غیرمستقیم و حاشیه ای به این موضوع می پردازند و راحت در موردش حرف نمی زنند در حالی که ابراز عشق و هیجان جنسی، هر دو برای یک رابطه زناشویی طبیعی لازم است.

 

 


هم عشق میل جنسی را تقویت می کند و هم رابطه جنسی خوب عشق را بیشتر می کند. زن و مرد بهتر است همیشه و در هر سنی تلاش کنند برای همسرشان از نظر جنسی جذاب بمانند. ورزش و کاهش وزن، داشتن ظاهر آراسته و مرتب در خانه و رفتار خوب و چهره خندان برای زن و مرد و رفتار اغواگرانه برای زن و حمایتگرانه برای مرد آنقدر مهم هستند که همیشه باید وجود داشته باشند.


بهتر است همسران به هر شکل در ارتباط عاطفی و زناشویی شان تنوع ایجاد کنند. باید بدانیم که هر رابطه ای در معرض خطر «عادی شدن» است. اینکه رابطه عادی نشود و همچنان پرهیجان باقی بماند، به تلاش هر دو نفر بستگی دارد.

 

 


نکته ای که لازم است به شما یادآوری کنم، این است که عشق و رابطه زناشویی در یک رابطه ایده آل، توامان وجود دارند اما گاهی این نوع نگاه بدفهمی هایی ایجاد می کند که بیشتر ناشی از آگاهی کم زوج ها در مورد عشق و رابطه زناشویی است. یکی از این ناآگاهی ها این است که بعضی ها فکر می کنند فردی که از نظر جنسی طبیعی است، باید همیشه و در هر شرایطی در رابطه با همسرش تحریک جنسی شود و همه رابطه هایش موفقیت آمیز باشد. در حالی که این یک انتظار واقعی نیست. گاهی به دلیل خستگی، فشار کاری یا خیلی ساده بدون دلیل خاصی، میل و توانایی جنسی وجود ندارد. درست مانند امیال گرسنگی و تشنگی که گاهی هست و گاهی نیست. اینکه رابطه جنسی چه مقدار باید باشد که رابطه ای را از نظر جنسی طبیعی بدانیم، تعریف دقیق و مشخصی ندارد. این موضوع بیشتر به رضایت دو طرف بستگی دارد البته رضایتی که بر مبنای آگاهی و دانسته های جنسی صحیح باشد.

 

 


مساله دیگری که یادآوری آن لازم است، اختلال در عملکرد جنسی به دلیل مشکلات جسمی یا روانی است. یک افسردگی خفیف یا یک اضطراب ساده تا زمانی که درمان نشود، با کاهش میل و عملکرد جنسی همراه است. عارضه جانبی بسیاری از دارو ها به خصوص داروهای ضدفشارخون نیز کاهش عملکرد جنسی است. در این موارد چه بسا عشق و صمیمیت بین زوج بیشتر از گذشته هم باشد اما به دلیل دیگری، رابطه زناشویی خوبی با هم نداشته باشند. درمان مشکل جنسی که در یکی از آنها پیش آمده، به فهم و درک دیگری وابسته است. فهم و درک این که اختلال جنسی مانند هر اختلال دیگری گذرا و قابل درمان است و لزوما به معنای کاهش عشق و صمیمیت نیست.

 

 


گاهی هم برعکس، زن و شوهری رابطه عاطفی خوبی ندارند ولی در رابطه زناشویی موفق هستند. البته ارضا شدن آنها صرفا یک ارضای جنسی است و با ارضای روانی توام نیست. مشکل دیگری که ممکن است بین زوج ها پیش بیاید، نقطه مقابل مشکل قبلی است. مشکل اینجاست که گاهی اهمیت دادن زیاد به رابطه زناشویی از طرف یکی، به برداشت بد از سوی دیگری منجر می شود.

دکتر حافظ باجُغلی

روان‌پزشک ،

لینک منبع و پست : http://sirtapiyaz.ir/wedlock/6909-آیا-میل-جنسی-با-عشق-در-ارتباط-است؟.html
آیا میل جنسی با عشق در ارتباط است؟

علل گرایش پزشکان عمومی کشور به تخصص گرای

دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه

 

Dr.RAHMAT SOKHANI

دردنیای کنونی پیشرفت علمی همچون تندبادی پیوسته و پی در پی در گذر است.اساس علم پزشکی در اکثر کشورهای پیشرفته برپایه پزشکی عمومی بناشده است ولی متاسفانه در کشور ما کاملا برعکس میباشد .درهیچ جای دنیا پزشکان به اندازه پزشکان عمومی ایرانی طالب متخصص شدن نیستند!!!. در حالیکه پزشکان این کشورهادر صدد ارتقاء دانش علمی  خود جهت حل مشکلات بیماران تحت پوششان هستند . از مهمترین علل افزایش تمایل پزشکان عمومی ایرانی به ورود به دوره تخصصی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ساختار  ضعیف حمایتی از مهمترین ارکان سلامت جامعه یعنی پزشکان عمومی ازطرف دولت مردان کشورمان ،عدم وجود یک نظام بیمه ای توانمند واجباری برای تمام اقشار جامعه ، کارا نبودن بیمه های فعلی ،پایین بودن سرانه سلامت ،عدم کاهش پذیرش دانشجویان پزشکی درداخل و خارج کشور توسط وزارت بهداشت و درمان وآموزش پزشکی،برخورد چند گانه با پزشکان عمومی و متخصص در نظام دریافت حقوق و کارانه در بیمارستانهاومراکزبهداشتی کشور که گاها دریافتی یک متخصص دهها برابر یک پزشک عمومی بوده وحتی حقوق کادر مراکز درمانی و آموزشی از حقوق یک پزشک عمومی مخصوصا در مراکز بهداشتی شهری کمتر است ،عدم توانایی در کنترل پزشکان متخصص خصوصی در رابطه با چگونگی دریافت هزینه ها از سوی بیماران توسط دولت و سازمان نظام پزشکی ،عدم حل اختلافات آشکار چندین ساله وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی با سازمان خود جوش نظام پزشکی در حالی که جز بزرگترین سازمانهای حرفه ای و صنفی کشور با بیشترین تعداد و بالاترین سطح سوادعلمی اعضای خود در بین تمام صنوف کشور میباشد ،تناقص وعدم توجه به مشکلات معیشتی پزشکان عمومی مخصوصا پزشکان عمومی با سابقه وشاغل در مراکز بهداشتی درمانی ،بالا رفتن توقع مردم در رابطه با درمان و بهداشت ،افزایش هزینه های جامعه و عدم توانایی بیماران در مراجعه به پزشکان عمومی ،تعریف گنگ و بسیار مجعول از پزشک خانواده درکشور با وجود اجرای چندین ساله طرح پزشک خانواده در روستاها ،عدم توجه به خواسته ها و مشکلات پزشکان خانواده ،نبود ساختار درجه بندی پزشکان با یکدیگر وبدنبال آن برخورد و اجرای قوانین و مصوبات اداری با پزشکان تازه فارغ التحصیل با پزشکان بسیار باسابقه بطوری که در دریافت حقوق و کارانه اختلاف بسیار جزیی با یکدیگر دارند ،تمایل پزشکان با سابقه عمومی به دوری از تحقیق وآموزش بخاطر تلاش مضاعف شبانه روزی درجهترفع معمولی ترین مشکلات معیشتی خود و خانوداه هایشان ،عدم بکارگیری پزشکان با سابقه عمومی در امر آموزش دانشجویان مختلف پزشک و پیراپزشکی ،اشاعه فرهنگ غلط تخصص گیری توسط وزارت بهداشت و درمان به بهانه تامین نیروی مورد نیاز تخصصی کشور ،اعمال سهمیه ای بنام سهمیه مدیران در امتحان دستیاری پزشکی و بدنبال آن افزایش احساس ناامنی شغلی در پزشکان عمومی صدچندان گردیده بطوری که هر پزشک عمومی برآن شده که بهر طریقی در داخل یا خارج کشور وارد دوره تخصصی گردیده و تا خود را از فلاکت دوران پزشکی عمومی خلاص وجهت رسیدن به باقی مانده ردیف ها و پستهای سازمانی پزشکان متخصص خود را به آب و آتش بزند !!!!!،و....اینها فقط گوشه ای از معضلات پزشکی کشورمان است که به آنهااجمالا اشاره شد .متاسفانه به تازگی نیز تب فوق تخصص گرفتن بین پزشکان متخصص بصورت یک آفت جدیدی در آمده است که جامعه پزشکی راتبه شدت تهدید می نماید .بی شک توجه دولت و مجلس محترم در جهت رفع مشکلات قشر عظیم تحصیل کرده های رشته پزشکی مخصوصا پزشکان عمومی و همکاری مضاعف در سال همت وکار مضاعف میتواند علاوه بر حل مشکلات یادشده ،جامعه فعلی و آتی را از عواقب زیانبار مصون کرده وسلامتی مردم شریف ایران اسلامیمان را تضمین و بیمه کنند .به امید آن روز انشالله

http://www.rs272.com/

http://rs272.tarlog.com/

http://rs1362.blogdoon.com/

http://rs272.persianblog.ir/

http://www.sahand272.blogfa.com/

http://www.rs272.parsiblog.com/

WEST AZERBAIJAN  URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI



لینک منبع و پست : http://rs272.persianblog.ir/post/103
علل گرایش پزشکان عمومی کشور به تخصص گرای

سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani

 

تازه های طب نظامی دکتر رحمت سخنی

 

 PTSD اختلال استرس بعد از تروما



دکتر رحمت سخنی ازارومیه مرکز آذربایجان غربی

 

Dr.RAHMAT SOKHANI

در دنیای کنونی که علم همچون رعد و برق در حال پیشرفت است علم پزشکی نیز از این امر مستثنی نبوده است .در تمام دنیا اکثر پیشرفتهای علوم ،مخصوصا علم پزشکی از مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی نظامی سر در میاورد .بعبارت ساده تر دانشگاهای نظامی جز بهترین و قوی ترین دانشگاههای دنیا به حساب میایند .به موازات پیشرفت علم پزشکی در مراکز نظامی طبی بنام طب نظامی ایجاد گردیده است که اینجانب نیز بخاطر علاقه و وجود تنوع بسیار زیاد این نوع طب از چندین سال قبل مبادرت به ایجاد یک سایت تخصصی طب نظامی نمودم که تا به امروز حداقل 57 مقاله منتشر نمودم که تعدادی از آنها دست رنج تعدادی از دوستان علاقمند طب نظامی میباشد که ازاین دوستان ممنونم .در انتهای این مقاله 15 عنوان از مقالات بسیار جذاب طب نظامی مخصوصا طب نظامی  موجود در دریاها برای علاقمندان  این طب ارائه شده که با کلیک روی هر کدام میتوانند به مطالعه آنها بپردازند .ضمنا در زیرنیز به شرح یکی از موارد بسیار مهم از طب نظامی بنام استرس بعد تروما PTSD که توسط آقای دکتر سهیل صالحی تهیه  ودر روزنامه همشهری منتشرگردیده ،پرداخته شده است که امیدوارم مورد توجه خوانندگان فهمیم و آگاه سایت قرار گیرد و ما را از راهنمائیهای خوب شان بیدریغ نکنند .در سال1975با تمام شدن جنگ ویتنام، سربازان آمریکایی که از نبرد جان سالم به در برده و به خانه‌های خود برگشته بودند علایمی از ترس، وحشت و اضطراب مداوم را از خود نشان می‌دادند که بعدها در کتاب‌های روانپزشکی آن را به نام PTSD یا «اختلال استرس بعد از تروما» نامیدند.اما سربازان گرفتار در وحشت و خشونت جنگ تنها کسانی نیستند که در معرض این اختلال روحی‌اند؛ بلکه هر انسانی که دچار یک حادثه دردناک در زندگی شود اما برای مدتی طولانی یا همیشه با ترس و نگرانی و وحشت آن زندگی کند درحقیقت به PTSD دچار شده است.امروز بعد از گذشت بیش از 30 سال از جنگ ویتنام تحقیقی که اخیرا روی کهنه سربازان این جنگ انجام شده نشان می‌دهد که PTSD طولانی مدت نه فقط باعث رنج روحی می‌شود بلکه یک عامل خطر بسیار جدی نیز هست که حتی بیشتر از عوامل خطر شناخته شده می‌تواند فرد را دچار بیماری‌های مزمن جسمی و مرگ زودرس کند.در هنگام حوادث سخت و وحشت آوری که زندگی را تهدید می‌کند یا باعث تکان روحی می‌شود بیشترآدم‌ها دچار پریشانی می‌شوند. ترس از نداشتن امنیت یا ترس از تکرار حادثه در دل خانه می‌کند و انگار تصویر حادثه مدام در برابر چشم قرار دارد. بیشتر افراد بعد از چند روز تا چند هفته بر این پریشانی غلبه می‌کنند و به جریان طبیعی زندگی برمی‌گردند، اما در بعضی آدم‌ها این واکنش‌های احساسی ادامه پیدا می‌کند و این همان جایی است که مرز بین انسان سالم و فرد مبتلا به PTSDجدا می‌شود.در این اشخاص خاطره بد و رنج آور حادثه، گاه و بیگاه به ذهن هجوم می‌آورد و به‌اصطلاح در حالتی از فلاش بک یا بازگشت به گذشته همان احساس‌های ناخوشایند زمان حادثه تکرار می‌شود. حتی خواب شبانه هم ممکن است پر از اشاره‌ها و علامت‌هایی باشد که آن حادثه را یادآوری می‌کند. به همین دلیل فرد مبتلا به PTSD برای در امان ماندن از شر هجوم این احساس‌ها از همه مکان‌ها، موقعیت‌ها یا اشخاصی که به نوعی تداعی‌کننده آن حادثه هستند دوری می‌کند و حتی از صحبت کردن در مورد آن هم گریزان است.این افراد احساس جداماندگی یا غریبه بودن نسبت به دنیای پیرامونی خود دارند و به فعالیت‌های مهم زندگی خود بی‌علاقگی نشان می‌دهند، در عوض ممکن است هر لحظه گوش به زنگ وقوع یک اتفاق باشند که این حالت می‌تواند آنها را عصبی و تحریک پذیر کند.نگاهی به آمارها نشان می‌دهد که بین 8 ـ7درصد از جامعه در دوره‌ای از زندگی به PTSD دچار می‌شوند که در بعضی موارد مثل بازماندگان جنگ یا آنهایی که در معرض تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند آمار ممکن است به 30 درصد برسد.بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و طوفان، آتش سوزی، تصادف رانندگی، سقوط هواپیما، حوادث تروریستی، تجربه‌های شخصی مانند هتک حرمت و فجایع عمدی بشری مانند قتل عام‌ها، شکنجه‌ها، بمباران‌ها یا حتی اردوگاه‌های کار اجباری از اتفاق‌های دردناکی هستند که شیوع PTSD در آنها بیشتر گزارش شده است.

 

یادگاری‌های حافظه بعد اختلال استرس بعد از تروماPTSD:
کلمه PTSD برای اولین بار به‌طور رسمی در سال 1980 وارد نظام طبقه بندی بیماری‌های روانی شد. این به معنای آن نبود که بیماری جدیدی در عالم پزشکی کشف شده و یا این اختلال قبلا وجود نداشته است.در زمان جنگ جهانی اول مشابه همین اختلال در میان سربازان مشاهده می‌شد که در آن زمان آن را «شوک گلوله باران» می‌نامیدند. از آن هم عقب‌تر و در2000 سال پیش از میلاد مصریان باستان با علایم روانی پس از جنگ آشنا بودند و یونانیان نیز پس از وقوع جنگ ماراتن در 450 قبل میلاد که بین سپاه داریوش هخامنشی و دولت آتن روی داد اختلالاتی مشابه PTSD را در میان سربازان خود مشاهده و آن را توصیف کرده‌اند.هنوز به درستی معلوم نشده که چرا بعضی از آدم‌ها به PTSD دچار می‌شوند؛ اما تحقیقات جدید بر این عقیده است که کلید حل این مسئله در چگونگی ثبت خاطرات در مغز است. مسئله اینجاست که حافظه ما وقایع را در پوشه‌های کاملا مجزا و تفکیک شده ثبت نمی‌کند بلکه هنگام بایگانی یک اتفاق، مغز سعی می‌کند بین خاطره آن اتفاق و دیگر محفوظات و تجربه‌های زندگی ارتباط برقرار کند.
به همین دلیل دیدن یک منظره و تصویر یا شنیدن صدایی جدید یا حتی چشیدن و بوییدن چیزی که ارتباطی ولو اندک با حادثه قبلا تجربه شده داشته باشد می‌تواند با به راه انداختن زنجیره‌ای از محفوظات مغزی دوباره همان حادثه را زنده کند.هر چقدر فردی به‌مدت طولانی‌تر در معرض یک موقعیت خطرناک باشد و هر چقدر به متن حادثه نزدیک‌تر باشد احتمال ابتلا به PTSD افزایش می‌یابد. با این وجود شواهد گردآوری شده بعد از حملات 11 سپتامبر نشان می‌دهد که نداشتن حضور فیزیکی در محل یک حادثه تضمینی برای مبتلا نشدن به PTSD نیست، به همین دلیل به‌نظر می‌رسد که نوعی استعداد شخصی نیز برای ابتلا به PTSD لازم است.

PTSD اختلال استرس بعد از ترومابدتر از سیگار:
بیشتر مردم عادت دارند بخش زیادی از بیماری‌های جسمی خودشان را به استرس مربوط کنند. اگرچه این عقیده در بعضی موارد واقعا غلو آمیز و گاهی کاملا نامربوط است اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد که حداقل در مورد PTSD حق با مردم عادی است.بررسی‌های انجام شده روی بیش از چهار هزار کهنه سرباز آمریکایی جنگ ویتنام محققان را به این نتیجه رسانده که PTSD می‌تواند بیش از هر عامل خطر دیگری، فرد را دچار بیماری‌های دراز مدت جسمانی و مرگ زودرس کند. این مطلب به قدری اهمیت دارد که حتی به پزشکان توصیه شده هنگام شرح حال گرفتن از بیماران، PTSD را به‌عنوان بخشی از شرح حال رایج بگنجانند.این محققان عقیده دارند همانطور که بالا بودن شمارش گلبول‌های سفید خون می‌تواند نشانه‌ای از عفونت یا بیماری‌هایی نظیر لوکمیا (سرطان خون) باشد و یا همانطور که بالا بودن تست خونی ESR می‌تواند نشانه‌ای از التهاب باشد و بنابراین خطر یک بیماری جدی و مرگ را پیش‌بینی کند به همین صورت هم PTSD که توسط آزمون‌های روان‌شناسی اندازه گیری می‌شود می‌تواند نشانه‌ای مستقل باشد که بیان می‌کند وضعیت دراز مدت سلامتی فرد در خطر جدی است.بیماران قلبی نیز از اثرات PTSD در امان نیستند. مشخص شده که حدود 15 درصد از افراد بعد از حمله قلبی دچار مشکلات روحی به‌خصوص PTSD می‌شوند که این اتفاق می‌تواند آنها را درگیر یک سیکل معیوب کند، زیرا PTSD با ایجاد اشکال در عملکرد اجتماعی بیمار، افزایش فشارهای روحی و تهدید وضعیت سلامتی باعث وخیم‌تر شدن مشکل قلبی می‌شود.اگر چه PTSD خودش به‌طور مستقل یک عامل خطر برای سلامتی محسوب می‌شود اما ممکن است با زمینه‌سازی‌ برای کسب عادت‌های نادرست بهداشتی، هر چه بیشتر سلامتی را تهدید کند؛ به‌عنوان مثال 45 درصد افراد مبتلا به PTSD سیگاری هستند،‌ همچنین بعضی از این بیماران برای فرار از مشکلات روحی به الکل گرایش پیدا می‌کنند که این کار جدا از عوارض جسمی باعث بدتر شدن علایم PTSD نیز می‌شود.
جنگ تحمیلی هشت ساله و زلزله‌های مهیبی مانند رودبار و بم باعث افزایش موارد PTSD در کشور ما شده است. با این حال درصورت وجود مراکز حمایتی مناسب که افراد مبتلا وخانواده هایشان را تحت پوشش بگیرد درمان PTSD در دسترس خواهد بود. شیوه درمانی رفتارشناختی یکی از مؤثرترین روش‌های درمانی است که باعث می‌شود فرد مبتلا جنبه‌های نادرست تفکرش درباره حادثه پیش آمده را تشخیص داده و برای تغییر آنها اقدام کند.همچنین برای از بین بردن ترس و وحشت این افراد می‌توان از روش مواجهه مجدد استفاده کردکه در آن فرد مبتلا در یک محیط امن و کنترل شده با عوامل برانگیزاننده اضطرابش مواجه می‌شود؛ مثلا در روشی به نام واقعیت مجازی، صحنه‌ها، اصوات و رایحه‌های مخصوص جنگ با هم ترکیب شده و برای یادآوری وقایع آزاردهنده روحی توسط سربازان در محیطی کنترل شده به کار گرفته می‌شوند و به این ترتیب به تدریج نوع واکنش شخص به آن اتفاق‌ها اصلاح می‌شود.دکتر فرانکل، عصب‌شناس معروف اتریشی و بنیانگذار روش «لوگوتراپی» که خودش تجربه دهشتناک اردوگاه‌های آلمان نازی را در کارنامه دارد بر این عقیده است که حتی در تاریک‌ترین لحظه‌های زندگی هم انسان می‌تواند در انتخاب نوع واکنشش به سرنوشت آزادی داشته باشد.او خود می‌گوید: «پاسخ مثبت به زندگی، با وجود هر اتفاقی که با آن روبه‌رو شویم، یک فرمان است.» شاید این توصیه زیبای دکتر فرانکل همان چیزی است که بیماران PTSD باید باورش کنند و در راه رسیدن به آن گام بردارند

نهنگهای قاتل کابوس غواصان نظامی دریاها
کوسه های ببرهای دریاها و دشمن غواصان نظامیShark
مرد جنگی پرتغالی دریایی خطری دیگر برای غواصان نظامی
زنبورهای دریایی دشمنان خطرناک غواصان نظامی
ستاره های دریایی زیبا بلای جان نظامیان غواص
درماتیت غواصان نظامی ناشی از تماس اسفنج دریایی
بهشت مرجانهای دریایی ،جهنم غواصان نظامی
خطر سفره ماهی پهن برقی یااستینگرای ها به نظامیان غواص
مارهای دریایی سمی خطر بالقوه برای نظامیان غواص
حلزون مخروطی زیبا ولی خطرناک برای غواصان نظامی
خارهای توتیای دریایی آزاردهنده غواصان نظامی
اختاپوسها دوست یا دشمن غواصان نیروی دریایی ؟
آهنگ مرگ غواصان نظامی توسط عروس های دریا
فشردگی خطرناکترین پدیده برای نظامیان غواص
عوارض حملات شیمیایی ومیکروبی درجنگ ایران وعراق

http://www.rs272.com/
http://rs272.tarlog.com/

http://rs272.tarlog.com/

http://rs272.persiangig.com/
http://rs272.vcp.ir

http://rs1362.blogdoon.com/

http://rs272.persianblog.ir/

http://www.sahand272.blogfa.com/

http://www.rs272.com/

WEST AZERBAIJAN  URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI



لینک منبع و پست : http://rs272.persianblog.ir/post/105
تازه های طب نظامی دکتر رحمت سخنی

 

سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani

تازه های سایت طب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی

coroner

دکتر رحمت سخنی ازارومیه مرکز آذربایجان غربی

Dr.RAHMAT SOKHANI

پزشکی قانونی ازجمله دستگاه هایی است که در اجرای عدالت نهایتاً ایجاد امنیت در جامعه وظیفه خطیر و حساسی بعهده دارد.گرچه نظریه پزشکی قانونی به عنوان دلیل محسوب نمی شود اما در پرونده ها تأثیر گذار است و قرینه ای است در کنار سایر قرائن که موجب ایجاد علم برای قاضی می شود و به صحت انتساب جرم به شخص و یا اشخاص کمک می کندهنگامی که فرد مجروح به قاضی مراجعه می کند ممکن است آثارجراحات بهبود یافته و یا بخیه شده باشد لذا تشخیص اینکه چه نوع جراحت واقع شده است به عهده پزشکی قانونی است و اگراشتباهی رخ دهد چه بسامیلیون ها تومان دیه جابجا شود و درجرائم قتل تشخیص علت مرگ ویا در مواردی که ممکن است یک مرگ طبیعی قتل جلوه داده شود و یا عکس قضیه اتفاق بیافتد .پزشکی قانونی برای روشن شدن حقیقت به کمک قاضی می آید تا حقیقت آشکار شودو حقی ازکسی ضایع نگردد،خون بیگناهی پایمال نگردد و یا خون دیگری ریخته نشود.هر گونه اشتباه در اعلام نظر پزشکی قانونی موجب خواهد شدحقی پایمال شود ، خون بیگناهی ریخته شود یا کسی که فوت شده خونش به هدر برود و تبعات منفی ناشی از آن نظم پایدار جامعه را مختل کند. پزشکی قانونی نه تنهادر دعاوی جزایی بلکه در بسیاری از پرونده های حقوقی نیز اعلام نظر می کند ،مثلاً در مورد تشخیص سن واقعی افراد و یا صدور حکم حجر بعلت جنون نظرپزشک قانونی لازم است همچنین اعلام نظردر مورد ادعای محکومین به حبس مبنی بر ابتلاء آنان به بیماری صعب العلاج که برای رهایی از حبس به شیوه های مختلف متوسل می شوند وظیفه پزشکی قانونی است که واقعیت را ثابت کند و اگر پزشکی قانونی توجه لازم را نکند و یا تحت تأثیر احساسات،نفوذو امثال اینها قرار بگیرد حکمی که براساس نظر آنها صادر می شود منجر به آن خواهد شدکه حقی از کسی ضایع گردد و یا محکوم به حبس به ناحق آزاد شود. اعلام نظردر مورد گواهی های استعلاجی کارکنان از وظایف پزشکی قانونی است و دقت نظر آنها موجب ایجاد نظم در ادارات و جلوگیری از وقفه درارائه خدمت به مردم می شود زیرا حقوق بگیران دستگاه ها در قبال حقوق دریافتی موظف به ارائه خدمت به مردم هستند.گفت : بسیاری از پزشکان شاغل در این عرصه همواره از ناحیه کسانی که به حق و عدالت قانع نیستند تحت فشارهستند .ممکن است بعضی از افراد ذی نفوذ جامعه اعم از مردم عادی و یا مسئولان برای تغییرروند اجرای عدالت و احقاق حق دنبال اعمال نفوذ باشند که پزشک شاغل در پزشکی قانونی باید مراقب این آفت های و خطرات باشد. چراکه توضیه ناپذیربودن پزشکی که درسازمان پزشکی قانونی کار می کند موجب تضییع حقوق دیگران و در حالیکه پزشکی که در مراکز درمانی خدمت می کند و با توصیه وسفارش دیگران نیمه شب به بیمارستان رفته و جان بیماری را نجات می دهد و آلام مریضی را التیام می بخشند و یا هزینه کمتری بابت ارائه خدمات درمانی دریافت می کند نه تنهاحقی ضایع نشده بلکه و موجب خشنودی خدا و مردم می شود کالبد شکافی اجساد بعضی از افرادکه به طرز فجیعی به قتل رسیده اند هرانسانی را آرزده خاطر می کندکه پزشک قانونی نیزاز این قاعده مستثناء نمی باشد.لذا اینجانب از چند سال قبل حتی زودتر از خود سازمان پزشکی قانونی کشور سایتی در همین رابطه بنابه علاقه خاصی که به این رشته داشتم  طراحی وتا به امروز حداقل 40 مقاله را ارائه نمودم .تعدادی از این مقاله ها از بهترین آثار وکلا و قضات و پزشکان قانونی خوب کشورمان  که در اینترنت منتشر شده اند بهرگیری شده است که در اینجانب از زحمات این دوستان و اساتید تشکر میکنم .در پایان نظر شما خوانندگان گرامی را به مطالعه 15 مقاله در رابطه با مشکلات و وموضوعات رشته بسیار تخصصی و علمی و جذاب پزشکی قانونی جلب میکنم که با کلیک بر روی هر یک از تیترها میتوانید به مطالعه آنها بپردازید .امیداورم اینجانب و تمام دوستان پزشکان و دست اندرکاران علم پزشکی قانونی را ازنظرات ارزنده خود بی نصیب نگذارید .

 

سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani

پزشکی قانونی و بررسی رفتار های قبل ازخودکشیSuicide
پزشکی قانونی وبررسی نظریه های خودکشی (خودآزاری )Suicide
پزشکی قانونی وپدیده زشت سالمندآزاری
پزشکی قانونی وانواع خشونتهای جنسی علیه زنان
پزشکی قانونی وبررسی علل و انواع خشونت علیه زنان
پزشکی قانونی وروشهای پیشگیری از شوهرآزاری
پزشکی قانونی وبررسی علل شوهرآزاری
پزشکی قانونی و پدیده جدید شوهرآزاریhusband beating
پزشکی قانونی و انواع سوءاستفاده از کودکان و روشهای پیشگیری
پزشکی قانونی وبررسی عواقب تجاوز جنسی به کودکان
پزشکی قانونی وعلل انواع تجاوزات جنسی به کودکان
پزشکی قانونی وبررسی علل آزارقربانیان جنسی
پزشکی قانونی وروشهای جلوگیری از مرگ ناگهانی نوزادان
پزشکی قانونی و ازهاق نفس یا مرگ قانونی
آمینوسنتز در خدمت طب پزشکی قانونیAmniocentesis

http://www.rs272.com/
http://rs272.tarlog.com/

http://rs272.persiangig.com/
http://rs272.vcp.ir

http://www.dadgostari-lorestan.ir

http://rs1362.blogdoon.com/

http://rs272.persianblog.ir/

http://www.sahand272.blogfa.com/

WEST AZERBAIJAN  URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI



لینک منبع و پست : http://rs272.persianblog.ir/post/106
تازه های سایت طب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی

سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhaniسایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani

عوارض خطرناک بیماری حسادت

پدیدآورنده: حسن خانی

ویراستاری مجدد : دکتر رحمت سخنی  Dr.RAHMAT SOKHANI

قرآن کتاب دینی و هدایت است، و برای دست یابی به رشد شخصیت و خودشناسی بهترین راه را نشان می‌دهد؛زیرا انسان تنها موجودی است که از دو بعد مادی و غیر مادی شکل گرفته است.به این آیه شریفه توجه کنید:«یا ایها النّاس قد جائتکم موعظة من ربّکم …؛ای مردم نامه‌ای (قرآن) که همه پند و اندرز و شفای دلهای شما و هدایت و رحمت برای مؤمنان است،از جانب خدا برای نجات شما آمد».(سوره یونس،آیه 57).همچنین آیات:(89 /نمل ـ 151/بقره ـ 2/ جمعه ـ 20/عنکبوت) و آیاتی از این قبیل.قرآن کریم فطرت وجودی انسان و حالات گوناگون روان او را متذکر شده و علل انحراف و بیماری،و همچنین راه‌های تهذیب و تربیت و معالجه روان انسان را به طور جامع نشان می‌دهد و در هماهنگ کردن شخصیت و تکامل و ایجاد بهداشت روانی ما تأثیر بسزایی دارد.یکی از این انفعال‌های روانی که معمولاً غالب مردم دچار آن هستند حسد است.

حسد را علمای اخلاق این گونه تعریف کرده‌اند:

حسادت،تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد،یعنی حسود دوست دارد نعمت‌ها از طرف مقابل گرفته شود،خواه آن نعمت به حسود برسد! یا نرسد.حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می‌فرماید:«منشأ و ریشه رزایل حسادت است».البته یک حالتی هم نزدیک به حسادت وجود دارد، که پسندیده و مایه ترقّی و پیشرفت است،و آن حالت غبطه است.امام صادق(ع) می‌فرمایند:«به راستی مؤمن غبطه می‌خورد،ولی حسادت نمی‌ورزد اما منافق حسادت می‌ورزد و غبطه نمی‌خورد».راستی می‌دانید نخستین حسدی که از سوی انسان در روی زمین صورت گرفت چه زمانی بود؟ که بود؟برای چه بود؟ و نتیجه‌اش چه شد؟:آری،نخستین حسد،حسادت قابیل نسبت به برادرش هابیل بود،آن هم به جهت اینکه خداوند قربانی هابیل را پذیرفت ولی قربانی قابیل را نپذیرفت،و این موضوع برای قابیل انگیزه‌ای برای کشتن برادرش شد.به این آیه شریفه توجه کنید:«و اتل نبأ ابنی آدم بالحقّ اذا قرّباً قرباناً…».(سوره مائده،آیه 27)در این آیه کریمه داستان حسادت قابیل نسبت به هابیل بیان شده است.نوجوانان و جوانان عزیز در قرآن نمونه‌هایی از این قبیل ذکر شده است.مانند:داستان برادران یوسف،پسر نوح، هابیل و قابیل و داستان‌های عبرت آموز دیگر.عزیزان،ما نمی‌دانیم چه نعمتی به صلاح هست یا نه،پس به جای تقویت حسّ حسادت،برای جبران کاستی‌ها و بالا بردن توانایی‌های خود تلاش کنیم.

نشانه‌های حسد

1.ناراحتی از رسیدن نعمت به دیگری،بدون نشان دادن عکس العمل.

2.غیبت و عیب جویی.

3.دشمنی،عداوت و کارشکنی.

4.بی‌مهری یا قطع رابطه از شخص،و پنهان کردن صفات برجسته او به طوری که حتی نمی‌خواهد سخنی از او بشنود.

آثار حسد

الف: آثار اجتماعی

1.نابسامانی‌های اجتماعی

حسود تمام یا بیشتر نیرو و انرژی بدنی و فکری خود را صرف حسادت می‌کند، لذا این کار منشأ نابسامانی‌های اجتماعی است.قرآن مجید می‌فرماید:و کسانی که بعد از آنها آمدند،می‌گویند:پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان به ما پیشی گرفتند بیامرز و در دلهایمان کینه و حسدی نسبت به مؤمنان قرار مده…(سوره حشر،آیه 10)

2.قتلها و جنایت‌ها:چنان که در داستان هابیل و قابیل ملاحظه کردید.

3.از بین رفتن دوستی‌ها.

4.عقب ماندگی اجتماعی؛اشخاص حسود و تنگ نظر می‌کوشند دیگران را به عقب بکشند.

5.هرج و مرج،پیامبر اکرم(ص) حسد را به بیماری بزرگ امت‌ها تشبیه کرده و می‌فرمایند:«…در اثر اختلاف و نفاق و حسد نسبت به یکدیگر،سرانجام به ظلم و ستم و سپس به هرج و مرج مبتلا می‌شوند».

ب: آثار معنوی حسد

1.نابود کننده ایمان، 2.آفت دین، 3.نابود کننده نیکی‌ها، 4.رسیدن به کفر و تفکرات کفر آمیز، 5.غیبت، 6. حسرت زیاد،(گناه زیاد)، 7.حجاب ضخیمی در برابر شناخت حقایق می‌افکند، 8.مانع رشد و تعالی ـ روحی فکری،معنوی خانوادگی و اجتماعی می‌گردد.

ج: آثار جسمانی حسد

افراد حسود معمولاً افرادی رنجور،حساس،عصبی،پرخاشگر و افسرده می‌باشند.دستگاه‌های مختلف بدن تحت تأثیر این حالت روحی دچار بیماری می‌گردد.حضرت علی(ع) می‌فرماید:«شگفتا که حسودان از سلامتی خود غافل مانده‌اند».

د: آثار اخروی حسد

1.بدون حساب به جهنم می‌رود، 2.بدبختی و شقاوت دنیا و آخرت

برخی از ویژگی‌های افراد حسود

1.دشمن خیر و طالب شر است

2.خواهان زوال نعمت از دیگران

3.به بدی گرایش دارد

4.منافق است،

5.غیبت،شماتت و تملّق می‌کند،قرآن کریم می‌فرماید:«انّ تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة…».(سوره توبه،آیه 50) ،

6.در حال خوشی دیگران غمگین است

7.رفیق بدی است

8.دشمن نعمت‌های خدا است

9.به خود ظلم می‌کند،

10.زود عصبانی می‌شود

منابع :1.غررالحکم2.اصول کافی3.المحجة البیضاء4.غررالحکم،http://www.hawzah.net



لینک منبع و پست : http://rs272.persianblog.ir/post/108
عوارض خطرناک بیماری حسادت

سه شنبه سوزی قبل چهارشنبه سوری در ارومیه!!!

دکتر رحمت سخنی ازارومیه مرکزآموزشی درمانی امام خمینی (ره)

Dr.RAHMAT SOKHANI

مصدومی که ملاحظه میکنید از آن پسر هفده ساله از شهروندان طبقه متوسط ارومیه میباشد که متاسفانه در خانه ای هنگام درست کردن بمب دستی برای چهارشنبه سوری ایجاد شده است در این حادثه تلخ یکی از چشمان جوان یاد شده از بین رفته و دست چپ بیمار از مچ کاملا قطع گردیده است البته ایشان در این حادثه تنها نبوده بلکه یک نفر دیگر همراه ایشان نیز بخاطر سوختگی شدید در بخش سوختگی مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه بستری گردیدند.جالب بدانید در کشورهای بزرگی مثل چین که در جشنهای اول سال و جشن فانوس صدها میلیون چینی به جشن سرورو آتش بازی میپردازند به اندازه مجموع مصدومین چندین ساله ایران مصدوم و کشته ندارند!!!! بعبارت ساده تر در این کشورسازمانهای فرهنگی دولتی و خصوصی مسئول با اجرای مدیریت صحیح درمراسمات مخصوصا آتش بازی هابا وجود وسعت بسیار وسیع آتش بازی در کل کشور چین و دهها کشوریی که در آسیای شرقی این جشنهارا اجرا میکنند، باعث شده که متحمل کمترین خسارات مادی و جانی به در کشورشان بشوند .از طرفی به خاطر همین مراسمات سالیانه میلیونها توریست و جهانگرد را جذب کشورشان کرده و میلیاردها دلار پول به کشورشان سرازیر میکنند وبدنبال آن کاهش بیکاری کانلا در این کشورو کشورهای امثال آنها دیده میشود .بی شک اکثر مصدومین مراکز اورژانسهای مادر روزهای پایانی کشور کودکان و جوانان تشکیل میدهند یعنی افرادی که دارای انرژی و شادابی بسیار زیادی هستند که بی شک بدون مدیرایت صحیح این مراسمات این پتانسیلهای بسیار قوی نه تنها به هدر میرود بلکه بلکه بوجود آمدن حوادث ناگوار مادی و جانی تاسف بار میشود شکی نیست نمی توان سنتهایی که هزاران سال درکشور ما رواج داشته با بی توجهی از بین برد یا کم رنگ کرد بی شک با یک درایت میتوان باهدفمندسازی این مراسمات و جشنها علاوه براجرای صحیح خود مراسمات ،باعث حفظ پتانسیلهای مثبت جوانان شده و از طرفی شادی بدون وصف و مفرحی رابرای کل خانواده های ایرانی بوجود آورد در این مقاله علاوه بر ابراز تاسف از حادثه بوجو آمده در ارومیه برای این جوان آذربایجانی به شرح مراسهای مشهور درچهارشنبه سوری ،جشنهای مشهور جهانی میپردازیم : 
چهارشنبه سوری سنت است یا بدعت ؟فرهنگ است یا عقب ماندگی ؟
عده ای متعقدند که برخی سنت ها مانند چهارشنبه سوری که دارای ریشه خرافی است و یادگار گذشته دوران آتش پرستی است تاریخ ایرانیان را تحت تاثیر خود قرار داده است در حالیکه ایرانیان با عقاید توحیدی و یگانه پرستی شناخته می شوند رسانه ها و دستگاههای فرهنگی می بایست اطلاعات کافی را به مردم بدهند تا آنها بدانند این سنت ها و روشها هیچ مبنای عقلی و شرعی ندارد و آثار مثبتی بر آن مرتبت نیست. دستگاههای ذی ربط می بایست اقدامات لازم را در این زمینه انجام می دادند اما متاسفانه اقداماتی صورت نگرفته است . چهارشنبه سوری نوعی بی نظمی در جامعه ایجاد می کند که این رفتاردر شأن و جایگاه فرهنگی ملت ما نیست،متاسفانه برخلاف انتظار ،مصدمین از بین افرادی هستند که آگاهی کامل به عوارض آتش بازی در چهارشنبه سوری دارند و این خود نکته ای سوال برانگیزی است که نیازمندمطالعات روانشناسی و جامعه شناسی موشکافانه ای در جامعه ماست ).
مقصر کیست ؟مصدوم یا خانواده یا سازمانهای فرهنگ ساز دولتی و خصوصی کشور ؟
چهارشنبه سوری جشن چهارشنبه سوری به همراه دیگر آیین آن با گوناگونی و زیبایی بسیار و آواز و ترانه های شادی بخش و بزم و پایکوبی در همه سرزمین ایران بزرگ از چند هزار کیلومتری آذربایجان تا چین برگزار می شود. گستره برگزاری این جشن، نشان از شکوه و پایندگی فرهنگ کهن این بوم دارد.« واژه جشن از کلمه « یسنه» آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است . بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است . هدف از برگزاری جشن ها در ایران باستان ، ستایش پرودگار ، گردهمایی مردم، سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است». سور (sur ) واژه ای پهلوی است که به معنای : مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمده است. و " سوری" نیز به معنای : گل سرخ رنگ، رنگ سرخ ، شادی و چیزی که به رنگ سرخ باشد مورد استفاده قرا گرفته است. پس چها رشنبه سوری را می توان یک جشن و شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است. اما اگر بپذیریم که چهارشنبه سوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنای ستایش آتش؛ نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش می کردند. همانطور که پیش تر گفته شد هر چیز خوبی به خدا نسبت داده می شود و دراین میان روشنایی آتش که مهم ترین نقش را در زندگی بشر بازی می کند ، نشانی از حضور خداوند است.ریشه واژه: چهار شنبه سوری از دو واژه "چهارشنبه" پایان سال و واژه "سوری" که همان "سوریک" پهلوی و به چم معنی سرخ است ساخته شده است و روی هم رفته به چم چهارشنبه‌ سرخ است. 
مراسمات مشهور در چهارشنبه سوری درایران :
 بوته افروزی : در ایران رسم است که پیش از پریدن آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های افروخته می پرند، تا مرگ ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود ببخشندمردم در حال پریدن از روی آتش ترانه زیر را می خوانند. زردی من از تو ، سرخی تو از من غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به ساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است. در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلود نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد. و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه» و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دورمیکنند زیرا می گویند که فروهرها از کوزه نو دیدن خواهند کرد و آب پاشیده شده، نشان روشنایی در خانه است. در زمان ساسانیان به جای آب، سکه هایی را درون کوزه می انداختند و آن را از پشت بام به زمین پرتاب می کردند برای اینکه روزی و فزونی برای آنان فرستاده شود
مراسم کوزه شکنی مراسم کوزه شکنی: مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به نشانه شور چشمی، و یکی سکه دهشاهی به علامت تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر ، کوزه را بر سر بام خانه میبرد و آن را به کوچه پرتاب می کند...
قاشق زنی: آیین کفچه زنی کم و بیش در همه سرزمین های ایران بزرگ برگزار می شود. بدین گونه است که مردم و گاهی کودکان کاسه ای مسین و کفچه را به هم کوبیده و در پشت در پنهان می شوند و خاوند (صاحبخانه) تخم مرغ یا پیشکشی درون کاسه می گذارد. کفچه زنان چه مرد چه زن بیشتر خود را با چادر می پوشانند.
فال گوش نشینی : غروب زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن داردند یا آرزوی و زیارت و مسافرت مانند دختران دم بخت یا زنان در آرزوی فرزند شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهار راه که نماد گذار از دشواری ها بود می‌ایستادند. - گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن خواهند . بدرستی آنها از فروهر‌ها می‌خواستند که گره کارشان را با کلیدی که زیر پا داشتند، بگشایند.
کفچه زنی: نماد پذیرایی از فروهر‌ها است زیرا که کفچه و کاسه مسین نشانه‌ خوراک و خوردن بود. ایرانیان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه خوراک های گوناگون می‌گذاشتند تا از این میهمانان تازه رسیده‌ آسمانی پذیرایی کنند و چون فروهر‌ها پنهان و نمی توان دیدشان، کسانی هم که برای کفچه زنی می‌رفتند،کوشش میکردند روی بپوشانندو ناشناس بمانندوچون خوراک و آجیل راویژه فروهرمی‌دانستند و ریافتشان را همایون می‌پنداشتند
آجیل چهارشنبه سوری تقسیم آجیل چهار شنبه سور ی: زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهار شنبه آخر سال آجیلی از هفت مغز مغز و میوه خشکک به نماد هفت امشاسپندان درست شده و آن را در سفره چهارشنبه سوری می گذارند تا همه خانواده برای شگون و تندرستی از آن بخورند و امروزه آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذری اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است
آش چهارشنبه سوری: خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای بر آمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می گردند و در شب چهار شنبه آخر سال «آش ابودردا»یا «آش بیمار »می پختند و آن را اندکی بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.
به غیر از مناسبت‌های مذهبی که در اکثر کشورها با مذاهب مختلف مراسم گسترده‌ای برای آن برگزار می‌شود، حوادث و رویدادهای ملی، هم در بسیاری از کشورهای دنیا بهانه‌ای برای شکل گرفتن یک جشن سراسری می‌شوند. اینها چند نمونه معروف از جشن‌های ملی کشورهای مختلف است.
جشن روز باستیل- فرانسه: روز 14 ژولای هر سال یکی از تعطیلات رسمی فرانسه و جشن ملی است. این روز بزرگداشت آزاد کردن زندانیان سیاسی و تخریب زندان باستیل در جریان انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 است. در واقع روز باستیل جشن تاسیس جمهوری فرانسه است.
روز شکرگزاری- آمریکا: بزرگ‌ترین وخانوادگی‌ترین تعطیلی آمریکاجشن روز شکرگزاری است که درچهارمین پنج‌شنبه ماه نوامبر برگزار می‌شوداینروزوروزبعد درآمریکا تعطیل است و اتفاقات بزرگی مثل فینال مسابقات فوتبال آمریکایی در کنار کارناوال‌های مختلف برگزار می‌شودروز شکرگزاری روز اولین برداشت محصول توسط اولین گروه مهاجرانی است که از بریتانیا به آمریکا آمده بودندخوردن خوراک بوقلمون معروف هم دراینروز انجام میشود
روز سنت‌ پاتریک- ایرلند: تنها جشن معروف اسکاتلند در واقع بزرگداشت یکی از قدیس‌های مسیحی است که اصلیتی ایرلندی دارد. جشن این روز هم بدون هماهنگی خاص و فقط به‌صورت یک هرج‌ومرج شاد در سراسر ایرلند برگزار می‌شود.
روز کاپ ملبورن- استرالیا: در استرالیا هر شغلی داشته باشید و در هر سنی که باشید 5 دقیقه از سال هیچ کاری نخواهید کرد. در دومین سه‌شنبه ماه نوامبر 5 دقیقه‌ای است که بزرگ‌ترین مسابقه اسب‌دوانی استرالیا برگزار می‌شود و همه مشغول تماشای این مسابقه هستند و به غیر از این به مناسبت این اتفاق بقیه روز هم به جشن و شادی سپری می‌شود.
روز استقلال- مکزیک: 16 سپتامبر هر سال، روز استقلال مکزیک است. این بزرگداشت روزی است که کشیش میگوئل هیدالگو به نشانه اعتراض، به حکومت دیکتاتوری مکزیک ناقوس کلیسایش را به صدا درآورد تا مخالفان علیه «حکومت شیطان» قیام کنند. جشن روز استقلال مکزیک با نواخته شدن همه ناقوس‌های مکزیک در ساعت 12 شب 15 سپتامبر شروع می‌شود.
جشن باروت و خیانت- بریتانیا: خیانت و باروت، ماجرای توطئه برای ترور شاه جیمز اول پادشاه انگلستان و انفجار پارلمان انگلستان در 5 نوامبر سال 1605 است که با لو رفتن عوامل توطئه و دستگیری آنها از آن تاریخ این روز جشن‌ گرفته می‌شود. نکته جالب اینکه حجم مواد آتش‌بازی و ترقه‌های به کار رفته در این روز چند برابر باروت‌های روز توطئه است و می‌تواند نیمی از لندن را تخریب کند.
سال نوی چینی از مهم ترین تعطیلات سنتی مردم چین است : تقویم چینی، گاهشماری ترکیبی شمسی-قمری است و حرکت خورشید، ماه و ستارگان، تعیین کننده روزها، ماه‌ها و سال‌ها هستند. سال نو، با پدیدار شدن ماه در نخستین روز سال یعنی چهاردهم فوریه آغاز می‌شود و به همین علت گاه به آن سال نوی قمری نیز گفته می‌شود. جشن سال نو، عموماً پانزده روز به طول می‌انجامد و با جشن فانوس پایان می‌یابدمالزی از چند روز قبل عید با چراغهای سنتی قرمز رنگ تزئین می شود و مردم مالزی بیشترین مرخصیهای خود را برای این عید اختصاص می دهند وتقریبا شهرها به مدت پانزده روز به حالت نیمه تعطیل در می آید.در شب عید در ساعت 12 با نورافشانی سال نو رسما آغاز می شود البته آتش بازی با مواد منفجره به صورت فردی در مالزی ممنوع می باشد و این کار توسط هیئت مدیره ساختمانها با اجازه قبلی صورت می گیرد.در بیشتر کشورهایی که چینی‌ها اکثریت را تشکیل می‌دهند یا اقلیت قدرتمندی هستند، سال نوی چینی جشن گرفته می‌شود؛ از آن جمله می‌توان به چین، هنگ کنگ، تایوان، برونئی، کره، مغولستان، نپال، بوتان، ویتنام، سنگاپور، اندونزی، مالزی، فیلیپین و تایلند اشاره کرد. - درز دیگر آداب و رسوم این جشن، هدیه پاکت سرخ است که بزرگترها به کوچکترها هدیه می دهند همچنین دخترهای مجرد قبل از عید آن را بین افراد متاهل پخش می کنند چون بر این باورند که هدیه از دست افراد متاهل برای آنها یوم می آورد.هدیه این پاکتها می توانند پول یا شکلات باشد.چینیها اغلب 8 دلاری هدیه می دهند زیرا عدد 8 را باعث خوش شانسی می دانند. )یکی در از هدایا بردن نارنگی در جعبه های زیباست. در روز دوم به معابد می روند و برای درگذشتگان خود طلب آمرزش می کنند و برای رفاه و کسب و کار خود دعا می کنند. روز سوم و چهارم در خانه می مانند و دید و بازدید را بد یمن می دانند.رقص شیر یکی از کهن‌ترین آیین‌های چینی است که در این روز انجام می‌پذیرد. برخی خانواده‌ها برای از بین بردن شرّ ارواح خبیثه، این گروه‌های عروسک گردان را به خانه دعوت می‌کنند تا با آهنگ‌ها و رقص‌های خاص، بدیمنی این روز را از بین ببرند.روز هفتم را روز تولد انسان می دانند و از این لحاظ دارای اهمیت است پس معتقدند انسان در این روز یک سال پیرتر شده است پس روز هفتم بزرگداشت تولد Sakra Devanam ایندرا است و در این روز سالاد ماهی خامtossedمی خورند و روز دیگری است که از خوردن گوشت پرهیز می کنند.روز هشتم خانواده ها دور هم جمع می شود به مناسبت جشن تولد امپراتور شام را با هم میل می کنند. روز سیزدهم را روز پاک سازی معده به خاطر خوردن زیاد این چند روز می دانند و فقط از غذاهای گیاهی استفاده می کنند. در پایان جشن یعنی روز پانزدهم جشن فانوسها برگزار می شود نمایانگر پایان سال نوی چینی است، و آماده‌سازی برای آن از روز دهم سال نو آغاز می‌شود. در این روز در بین چینی ها مرسوم است که ردیف‌هایی از شمع را در جلوی خانه‌هایشان روشن می‌کنند و هنگام شب، فانوس در دست، مسیر می‌پیمایند در گذشته، فانوس‌ها ساده بودند و تنها امپراتوران و اشراف، فانوس‌های آراسته و بزرگ داشتند؛ در سال‌های اخیر، فانوس‌ها با طرح‌های جدید و متنوع تزیین می‌شوند؛ مثلاً فانوس‌هایی به شکل جانوران مرسوم است. ریشه این جشن به امپراتوری هان و بیش از 2000 سال پیش بازمیگردد.
عید باستانی نوروز نه تنها در کشور بزرگ ایران که در 7 کشور دیگر جهان هم با شکوه هرچه تمام‌تر برگزار می‌شود. در زیر به اختصار به چگونگی برگزاری نوروز در این کشورها می‌پردازیم:
تاجیکستان : جشن نوروز برای مردم تاجیکستان، به ویژه بدخشانیان جشن ملی نیاکان است و از آن به عنوان رمز دوستی و زنده شدن کل موجودات یاد می‌کنند. نوروز در این کشور به نام «خیدیر ایام» یعنی جشن بزرگ معروف است. علاوه بر خانه تکانی و خریدهای نوروزی، رسم دیگری هم در این کشور معمول است
افغانستان: نوروز در افغانستان به ویژه شهر مزار شریف هنوز هم به همان فر و شکوه پیشین برگزار می‌شود. در روزهای اول سال همه دشت‌های اطراف مزار شریف و پشت‌بام‌های گلی آن پر از گل سرخ می‌شوددر اولین روز عید، عَلَم امام علی(ع) با مراسم خاص و باشکوهی در صبح آن روز برافراشته می‌شود و با افراشته شدن آن جشن نوروز رسما آغاز می‌شود و تا چهل شبانه‌روز ادامه پیدا می‌کند.
آذربایجان: نوروز در سراسر جمهوری آذربایجان با شکوه فراوان جشن گرفته می‌شود. علاوه بر خانه‌تکانی و خریدهای نوروزی، مراسمی هم‌چون ارسال خوان سمنو، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوارخ بام در شب عید و درخواست عیدی، رواج دارد. در برخی مناطق آذربایجان، مردم اعتقاد دارند که نورزو همان روز به خاک‌سپاری سیاوش است، سیاوش چهره اسطوره‌ای شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است.
قزاقستان: مردم قزاقستان نوروز را اعتدال بهاری می‌دانند و بر این باورند که در این روز ستاره‌های آسمانی به نقطه ابتدایی می‌رسند و همه‌جا تازه می‌شود و روی زمین شادمانی برقرار می‌شود. آن‌ها معتقدند نوروز، روزی است که خیر بر زمین فرود آمده و سنگ نیلگون سمرقند آب می‌شود. در شب سال تحویل، صاحبخانه دو عدد شمع در بالای خانه‌اش روشن می‌کند که به معنی آوردن خیر و برکت و روشنایی به خانه است
در شب نوروز دختران روستایی قزاق با آخرین گوشت باقی مانده از گوشت اسب که سوقیم نام دارد، غذایی به نام «اویقی آشار» می‌پزند و از جوانانی که دوست‌شان دارند پذیرایی می‌کنند. آنان نیز در مقابل به آن‌ها آینه و شانه و عطر هدیه می‌کنند که آن را «سات اتکیر» می‌نامند که به معنی «علاقه‌آور»است
ترکمنستان :مردم ترکمنستان عقیده دارند زمانی که جمشید به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست، آن روز را نوروز نامیدند. ترکمن‌ها نوروزراباپختن غذاهای معروف نوروزی مانند«نوروز کجه»،«نوروزبامه»، «سمنی»جشن می‌گیرند درایام نوروزمسابقات مختلفی دراین کشور برگزار می‌شود که می‌توان به مسابقات اسب‌دوانی،کشتی،پرش برای گرفتن دستمال از بلندی،خروس جنگی، شاخ‌زنی میش‌ها، شطرنج و مهره‌بازی اشاره کرد
پاکستان: در پاکستان نوروز را عالم‌افروز می‌نامند که به معنی روز تازه رسیده است که با ورود خود جهان را روشن و درخشان می‌کند. در ایام نوروز مردم پاکستان از گفتار نامناسب پرهیز نموده و با مهر و احترام خاص با یک‌دیگر رفتار می‌کنندو در پاکستان در ایام نوروز، انواع شیرینی‌ها پخته می‌شود که از آن میان می‌توان به گلاب جامُن، شکر پاره، سوهن حلوا، کیک برفی و لدو اشاره کرد.  قرقیزستان: عید نوروز در قرقیزستان تنها یک روز (آن هم روز اول فروردین) جشن گرفته می‌شود. در قرقیزستان در این روز پختن غذاهای معروف قرقیزی «بش بارماق»، «مانته برسک» و «کاتما» مرسوم است که به صورت رایگان بین حاضران در جشن پخش می‌شود. ضمنا مسابقات سوارکاری هم در روز نوروز برگزار می‌شود و جوایز ارزنده‌ای به نفرات برتر داده می‌شود.


لینک منبع و پست : http://rs272.persianblog.ir/post/110
حادثه تلخ در ارومیه قبل چهارشبنه سوری